SCF مدلی کلیدی برای تأمین مالی پایدار بخش تولید در نظام بانکی
به گزارش خط بازار؛ تأمین زنجیره مالی یا همان SCF یک مفهوم نوین می باشد که مورد توجه بسیاری از بنگاههای اقتصادی و مالی در سراسر دنیا و کشور ما قرار گرفته است. موضوعی که در آینده حوزه تأمین مالی را با تغییرات بسیاری روبرو خواهد کرد.
در این مدل، تمرکز از تأمین مالی منفرد بنگاه که اغلب زمان بر، پرهزینه و محدود به توان وثیقه ای است، به تأمین مالی فرآیندها و تعاملات واقعی در زنجیره تأمین تغییر می یابد.
با توجه به تحولاتی که در بخش تأمین مالی زنجیره ای در سطح جهانی و ایران در حال شکل گیری است، می توان پیش بینی نمود که SCF بعنوان یک مدل کلیدی برای تأمین مالی پایدار بخش تولید در نظام بانکی ایران مطرح خواهد شد.
تأمین مالی زنجیرهای (Supply Chain Finance یا SCF) مفهومی نوین در حوزه تأمین مالی است که با هدف ارتقاء اثربخشی جریان منابع در زنجیره ارزش بنگاههای اقتصادی، بهویژه تولیدکنندگان طراحی شده است. تأمین مالی زنجیره ای به مجموعهای از راهکارهای مالی اطلاق میشود که با هدف بهینه سازی سرمایه در گردش و جریان نقدی و ارتقاء سلامت مالی زنجیره تأمین کنندگان طراحی شده است و بر اساس آن، بانکها و مؤسسات مالی، می بایست منابع مالی را برای تأمین سرمایه در گردش بهطور هدفمند به زنجیرههای تأمین، فروشندگان و خریداران تخصیص دهند.
در ادبیات اعتباری، SCF را میتوان بهعنوان مدلی دادهمحور، فرآیندمحور و تعاملمحور در تخصیص هدفمند منابع مالی معرفی کرد که ریسک اعتباری را از “شخص” به “معامله” منتقل مینماید. این مدل با تسهیل در تأمین سرمایه در گردش، کوتاهسازی چرخه وصول مطالبات، افزایش شفافیت تراکنشهای مالی و کاهش هزینههای مالی برای بنگاهها همراه است.
از نگاه بازار مالی، SCF بهعنوان یک راهکار نوین در مدیریت نقدینگی شرکتی (Corporate Liquidity Management) و کاهش هزینه سرمایه شناخته میشود و با استفاده از فناوریهای دیجیتال و سامانههای اعتبارسنجی تعاملی، امکان تأمین مالی کمریسکتر، سریعتر و دقیقتر را فراهم میسازد.
این مدل، با کاهش ریسک از طریق مدیریت اطلاعات تجاری و اسناد مالی، امکان تخصیص منابع بهطور شفاف و کارآمد را فراهم میآورد. اداره تامین مالی بانک مرکزی ج.ا.ا بهصراحت این مدل را بهعنوان رویکردی نوین برای هدایت منابع بانکی به سمت زنجیرههای تولید و تأمین کالا و منوط به رعایت ضوابط فنی و نظارتی، ثبت آنلاین عملکرد تأمین مالی زنجیره ای در سامانه های نظارتی و استفاده از ابزار هایی مانند اوراق گام، اعتبار اسنادی داخلی و برات الکترونیکی و … تعریف کرده است.
با این مدل، بانکها علاوه بر تأمین مالی شرکتهای بزرگ، به بنگاههای کوچک و متوسط (SME) نیز خدمات اعتباری مورد نیاز ایشان را ارائه میدهند که میتواند در رشد و تقویت تولید داخلی و تحقق شعار سال “سرمایهگذاری برای تولید” نقش موثری ایفا نماید.
در خصوص تفاوت تأمین مالی زنجیرهای SCF با روشهای سنتی تأمین مالی، می توان گفت، در مدل SCF، تمرکز از تأمین مالی منفرد بنگاه که اغلب زمانبر، پرهزینه و محدود به توان وثیقهای است، به تأمین مالی فرآیندها و تعاملات واقعی در زنجیره تأمین تغییر مییابد. این الگو بهجای تکیه بر ارزیابی شخصیت اعتباری، وضعیت مالی و وثایق فردی متقاضی، با اتکا بر اسناد تجاری معتبر و جریانهای عملیاتی زنجیره تأمین، همچون صورتحساب، فاکتور، حواله، سفارش خرید و قرارداد فیمابین طرفین زنجیره، رسید انبار و سایر دادههای عملیاتی زنجیره، منابع را به صورت سریع، هدفمند و کمریسک تخصیص میدهد.
در سطح بینالمللی، ابزارهای متداول SCF شامل فکتورینگ معکوس یا تأمین مالی از خریدار (Reverse Factoring)، پرداخت پویا/تخفیف پویا بر اساس زمان پرداخت (Dynamic Discounting)، استفاده از موجودی انبار (Inventory Finance) و اعتبار اسنادی زنجیرهای هستند. این ابزارها بر بستر فناوریهای دیجیتال و سامانههای مالی یکپارچه اجرا میشوند.
بر اساس بخشنامه های ابلاغی از سوی اداره تامین مالی بانک مرکزی ج.ا.ا، شیوههای تأمین مالی زنجیره تولید، شامل فاکتورینگ، فاکتورینگ معکوس، تامین مالی قراردادی، تنزیل اسناد دریافتنی توسط دارنده اسناد، خرید دین، پرداخت تسهیلات، اوراق بهادارسازی اسناد دریافتنی توسط مؤسسه اعتباری، تامین مالی جمعی، تامین مالی تجاری و …، می باشد.
در حال حاضر ابزارهای مختلف در چارچوب SCF عبارتاند از:
- اوراق گام (گواهی اعتبار مولد): ابزاری قابل انتقال و تنزیل برای تأمین مالی تولیدکنندگان
- برات الکترونیک: ابزار جریانمحور مبتنی بر اسناد تجاری
- کارت رفاهی متصل به اوراق گام
- سند تعهد پرداخت اعتبار اسنادی داخلی- ریالی؛ برای تأمین مالی تأمینکنندگان و تولیدکنندگان داخلی
- و سایر ابزارهای مالی و تجاری دارای مجوز از بانک مرکزی
بانک مرکزی ج.ا.ا به منظور تضمین شفافیت، امنیت و رصد دقیق تراکنشها، بانکها را ملزم به اتصال این ابزارها به سامانههای نظارتی از قبیل سمات، سپام و … نموده است.
ضرورت و مزیت این مفهوم برای شرکت ها و بنگاه های اقتصادی چیست؟
در شرایط ناپایدار اقتصادی کشور، بنگاهها بهویژه SME ها با مشکلاتی نظیر کمبود نقدینگی، نوسانات ارزی و مشکلات تأمین مواد اولیه مواجه هستند. SCF با ارائه راهکاری مبتنی بر اسناد تجاری و جریانهای مالی به شرکتها و بنگاههای اقتصادی امکان میدهد تا نقدینگی مورد نیاز خود را با سرعت و هزینه کمتر تامین نمایند.
الگوی SCF به ویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط که معمولاً دسترسی به وثایق سنتی ندارند، حیاتی است. از منظر کلان، این مدل با جلوگیری از گلوگاههای نقدینگی در زنجیره ارزش، زمینه رشد پایدار تولید را فراهم کرده و موجبات سرمایهگذاری موثر و هدفمند در بخش تولید را فراهم میکند.
از مزایای اصلی مدل SCF می توان به موارد ذیل اشاره نمود؛
برای بانکها:
- تخصیص بهینه منابع در بستر شفاف و مستند
- کاهش ریسک اعتباری از طریق تأمین مالی مستند و زنجیرهای
- امکان تنوعبخشی به پرتفوی اعتباری و خلق محصولات نوین
- کاهش ریسک نکول به دلیل اتکاء به دادههای واقعی تجاری
- توسعه پوشش اعتباری بانکها به شرکتهای کوچک و متوسط (SME)
برای بنگاههای اقتصادی:
- تسریع و تسهیل تأمین مالی بدون نیاز به وثایق سنتی حسب اعتبارسنجی حلقه های زنجیره تأمین مالی
- افزایش دسترسی به منابع مالی برای بنگاههای کوچک و متوسط
- تقویت توان رقابتی بنگاهها با بهره گیری از منابع مالی در زمان مناسب
- بهبود سرمایه در گردش و قدرت چانهزنی با تأمینکنندگان
- کاهش هزینه مالی از طریق استفاده از اعتبار تجاری خریدار
- حذف واسطه گری و اتکای کمتر به منابع غیر رسمی
- دسترسی آسان تر به تسهیلات در برابر مطالبات تجاری و فاکتورها
برای اقتصاد کشور:
- جهتدهی تسهیلات به سمت فعالیتهای مولد در زنجیره تولید
- کاهش فشار بر بازار وثایق و جلوگیری از بلوکه شدن داراییها
- تحقق عملیاتی شعار سال «سرمایهگذاری برای تولید» با بهرهگیری از ابزارهای مالی نوین و افزایش ضریب نفوذ تسهیلات در بخش مولد اقتصاد.
در مجموع، SCF با تلفیق فناوری، اعتبارسنجی رفتارمحور و نگاه زنجیرهای به تخصیص منابع، میتواند حلقه واسط میان بانک، بنگاه و سیاستگذار در تحقق اهداف توسعهای نظام بانکی کشور باشد.
بانک ها بهعنوان نهاد پیشرو در ارائه خدمات مالی به بنگاههای اقتصادی با شناخت دقیق تحولات بازار و سیاستهای کلان بانک مرکزی ج.ا.ا، ورود به SCF را فرصتی راهبردی برای توسعه فعالیتهای اعتباری خود در حوزه تولید و حمایت از بنگاههای مولد میداند.
ورود بانکها به حوزه SCF در راستای استراتژی تطبیقی و توسعه گرا و در پاسخ به چهار ضرورت اصلی ذیل می باشد؛
- الزام نظارتی؛ همراستایی با سیاستهای بانک مرکزی ج.ا.ا، برای هدایت اعتبار به بخش تولید و کاهش ریسک سیستمی
- ضرورت تحول در الگوی تخصیص منابع؛ جایگزینی روشهای وثیقه محور با مدلهای مبتنی بر دادههای زنجیرهای
- ضرورت بازار؛ نیاز گسترده مشتریان حقوقی (بهویژه SME ها)، به راهکارهای سریع و کمهزینه برای تأمین سرمایه در گردش
- مزیت رقابتی؛ استفاده از ابزارهای نوین اعتباری برای افزایش نفوذ اعتباری، ارتقاء مدیریت ریسک و ارتقاء سهم بانک در بازار تسهیلات تولیدی
این اقدام، می تواند هر بانک را در جایگاه یک بانک تخصصی در تأمین مالی زنجیره تولید قرار داده و به بانک اجازه دهد با مدیریت هوشمندانهتر ریسک، کاهش نرخ نکول و افزایش گردش منابع، کارایی پرتفوی اعتباری خود را ارتقاء دهد. علاوه بر این، SCF میتواند به بانک کمک نماید تا سهم خود را در بازار تسهیلات تولیدی افزایش داده و به عنوان پیشرو در بانکداری نوین در کشور شناخته شود. این نگاه، تلفیقی از مدیریت ریسک منابع و ایفای نقش توسعه ای بانک در اقتصاد ملی نیز می باشد.
با توجه به تحولاتی که در بخش تأمین مالی زنجیرهای در سطح جهانی و ایران در حال شکلگیری است، میتوان پیشبینی نمود که SCF بهعنوان یک مدل کلیدی برای تأمین مالی پایدار بخش تولید در نظام بانکی ایران مطرح خواهد شد.
در آیندهای نزدیک، انتظار میرود؛ SCF به ابزاری گسترده و مورد استفاده در تمامی بخشهای اقتصادی تبدیل شود و نهادهای دولتی و بانکها در جهت حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط گامهای مؤثری برداشته و از سامانههای هوشمند و دادهمحور برای شفافیت بیشتر و مدیریت ریسک بهتر استفاده نمایند.
همچنین این تحول میتواند حامی تحقق شعار سال “سرمایهگذاری برای تولید” باشد و به سرمایهگذاری پایدار در بخش تولید و اشتغالزایی کمک کند.
کرم سلیمانی – کارشناس برنامه ریزی و سیاست گذاری اعتباری
منبع: خط بازار