چابهار زیر ذرهبین؛ هند، چین و بازی بزرگ منطقهای
حضور هند در اپراتوری بندر چابهار، موافقان و مخالفانی جدی دارد؛ از یکسو آن را فرصتی برای توسعه، بازاریابی و دور زدن تحریمها میدانند و از سوی دیگر، آن را بازی در زمین رقبای ژئوپلیتیکی ایران و تهدیدی برای منافع بلندمدت کشور قلمداد میکنند.
کد خبر : 117487
تاریخ انتشار :شنبه 4 مرداد 1404 - 17:32
به گزارش خط بازار؛ در یادداشتی به اولین و پربسامدترین عرصهی مواجهه مکران و جنوب شرق ایران با تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشور، مساله حضور طرف هندی در چابهار و آن چیزی که این روزها به صراحت لهجه بیشتری تحت عنوان اخراج هندی ها از چابهار خوانده میشود، اشاره شده است.
از جمله دلایل موافقین حضور هند در اپراتوری بندر چابهار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بازاریابی بندر چابهار توسط طرف هندی جهت توسعه آن
اهمیت راهبردی این منطقه برای طرف هندی در اتصال به افغانستان و آسیای میانه (محور شرقی کریدور شمال–جنوب)
تلقی طولانیمدت دستگاه محاسباتی برخی نهادهای کشور مبنی بر رقابت گوادر و چابهار و تلاش برای ممانعت از توسعه گوادر توسط طرف چینی
همکاریهای سابق امنیتی و نظامی دو کشور در پروندههای مشترک
تلقی تحریمناپذیری چابهار به دلیل حضور طرف هندی و استفاده از این ابزار جهت کاهش فشار تحریمها
ایجاد توازن منطقهای بین رقبای منطقهای و بینالمللی ایران ناظر به چابهار
بیان و ابراز علاقه فراوان هندیها نسبت به توسعه چابهار از سال ۲۰۰۳
نبود هیچ پروژه بزرگمقیاس همکاری با طرف هندی بعد از خروج آنها از میدان گازی فرزاد B پس از آغاز تحریمها
ابراز علاقه طرف افغان به اتصال به اقیانوس هند با مشارکت طرف هندی.
از جمله دلایل مخالفین واگذاری به طرف هندی نیز موارد زیر حائز اهمیت است:
ایفای نقش نیابتی آمریکا و اسرائیل توسط طرف هندی در چابهار
ارسال پالس منفی به طرف چینی در انسداد مسیر سیپک، کنترل امنیتی گوادر (تشدید تقابل گوادر–چابهار) و بازی در زمین آمریکا جهت سنگاندازی در مسیر BRI
بهانهتراشی طرف چینی جهت توقف هرگونه سرمایهگذاری در منطقه مکران و در سطح بالاتر، تقویت بیتوجهی به سند همکاری ۲۵ ساله
واگذاری اپراتوری بندر چابهار به متحد آمریکا و اسرائیل
تخصیص بودجه توسعه بندر ذیل گرنت طرف هندی و نه سرمایهگذاری واقعی
پذیرش و ایفای نقش توسعهای ذیل معافیت تحریمی آمریکا از سوی ایران و ارسال پالس قرارگیری ذیل این معافیت به طرف چینی
برهم خوردن همکاریهای آتی ایران و پاکستان
کمک به تسهیل فرآیند توسعه آیمک در ادامه توقف احتمالی سیپک (توسعه جنوب خلیج فارس در برابر عدم توسعه شمال خلیج فارس)
و در نهایت افزایش مرگبار حملات تروریستی جنوب شرق ایران پس از امضای این قرارداد
بازنمایی رسانهای مخالفت و موافقتها البته در این سالها چندان زیاد نبوده است، اما آنچه که پدیدار گشته بهخوبی میتواند بخشی از ادله طرفین را بازگویی کند.
ناگفته پیداست که زمانمندی گفتارها در تحلیل آنها مؤثر است؛ چهبسا گفتهای که چندی پیش اعتبار داشته اکنون دیگر وجهی نداشته باشد.
از سابقه اظهارات مسئولین امر میتوان اشاراتی از عباس آخوندی، مهرداد بذرپاش، مهدی صفری، علیاکبر صفایی و دیگران را در توجیه واگذاری به طرف هندی جستوجو نمود که در سالهای پس از ۲۰۱۶ به کرات در فضای اینترنت قابل رهگیری است.
هرچند تحلیلهای کمی عمیقتر برخی پایگاهها از همان ۲۰۱۶ در رسانه نمود داشت، اما پس از کارزار فشار حداکثری ترامپ در سال ۲۰۱۹ کمابیش زمزمههای انتقادی از فهم استراتژیک از بندر چابهار بالا گرفت و بهویژه در دوران سیاست همسایگی دولت سید ابراهیم رئیسی و مشخصاً پس از جنگ اخیر، این مسأله بسیار در کانون توجه قرار گرفت.
این یادداشت میتوانست گستردهتر، جزء به جزء اظهارات و ادله طرفین را در لینکهای مختلف عرضه کند، اما ادله یادشده با مواردی که در میانه یادداشت عرضه شد تفاوت ماهوی چندانی ندارند.هر یک از کارشناسان و مسئولین امر نیز هماکنون در قید حیات هستند و بهواقع اگر کشور بخواهد «تصمیم» مطلوبی گرفته و از این «معطلی استراتژیک» رهایی یابد، میتواند فرآیند جمعبندی را آغاز نماید.مسیر این جمعبندی میتواند از پرسشهای خوب آغاز شود. پرسشهایی که در جنگ معنای دیگری یافتهاند:آیا ایران به گزینههای اخراج یا ادامه مسیر فعلی فکر نموده و برای هرکدام برنامهای دارد؟اگر ایران ادامه مسیر فعلی را برمیگزیند، برای خیل سؤالات و اشکالات سیاسی–امنیتی مطرحشده پاسخهای درخور دارد؟ تجربه حداقل ۱۰ سال گذشته متأسفانه نشان از بیاهمیت بودن زمان و از دست دادن پیدرپی فرصتها دارد.اگر ایران ادامه مسیر را با اصلاحاتی میپذیرد، آیا توان دیپلماتیک اصلاحات را داراست؟ آیا میتواند طرفهای مقابل را هر یک به نحوی از قِبَل این پروژه همراه سازد؟ آیا سیاست توازن آنگونه که بیان میشود، برای این پرونده راهگشاست؟آیا ایران به فرض پیشبرد سناریوی اخراج، امکان طراحی معادل مشخص سیاسی–امنیتی با طرف مقابل خواهد داشت؟ هزینههای این اخراج چیست؟آیا در صورت تحقق اراده اخراج، ایران به طرحی برای چگونگی اخراج و سپس جایگزینی برای سرمایهگذاری و توسعه فکر میکند؟ آیا معطلی آینده بیش از زمان حاضر خواهد بود؟
شاید در زمانه فعلی از همه سؤالها مهمتر این باشد که در دوران جنگی که ادامه خواهد داشت، آیا ایران میتواند اخراج را به اهرم فشاری بر رژیم صهیونیستی و آمریکا جهت انتفاع بیشتر کشور از این مسأله تبدیل سازد؟ آیا این اهرم کاراست؟ اثرات واضح آن روی جنگ چیست؟سؤالاتی از این دست بسیار میتوان مطرح نمود و احتمالاً هر یک از کارشناسان پاسخهایی برای آن داشته باشند. اما مهم است که دستگاه تصمیمساز جمهوری اسلامی حرکتی جهت طرح این سؤالات و جستوجوی پاسخها انجام دهد.
منبع: فارس
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰