امید داشتن به آینده با این فرمان که حکومت و دولت جلو میروند توهم و حماقتی بیش نیست.چیزی تا نابودی کامل ایران نمانده،داریم بهش میرسیم خوشبختانه…..
ایران در حاشیه جغرافیای تجارت قفقاز
به گزارش خط بازار؛ رقابت آشکار ترکیه و جمهوری آذربایجان برای تسلط بر مسیرهای ترانزیتی و کریدورهای اقتصادی، عملاً آینده موقعیت ژئواکونومیک ایران را با چالشهایی اساسی روبرو کرده است.
– ایران و بازار ترانزیت؛ تهدید کریدورهای موازی
ایران به عنوان کشوری که در چهارراه تجارت شرق–غرب و شمال–جنوب قرار دارد، سالانه سهم قابل توجهی از درآمد خود را از ترانزیت کالا به آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه و اروپا به دست میآورد. مطابق گزارشهای رسمی منتشر شده از سوی وزارت راه و شهرسازی و سازمان راهداری، ایران در سال ۱۴۰۲ حدود ۱۲.۵ میلیون تُن کالا را ترانزیت کرده که برآوردها نشان میدهد بیش از ۲ میلیارد دلار درآمد مستقیم و غیرمستقیم از این محل نصیب کشور شده است. بخش قابل توجهی از این ترانزیت، از مسیرهای شمالغرب کشور به سمت گرجستان، ارمنستان و آذربایجان انجام میگیرد.اما پروژههایی مانند کریدور زنگزور (که بهدنبال اتصال جمهوری آذربایجان به نخجوان از طریق خاک ارمنستان و بدون عبور از ایران است.) میتواند این مسیر را از رده خارج کند. بر اساس مطالعات بانک جهانی و اتاق بازرگانی ایران، اجرای این پروژه میتواند منجر به کاهش بیش از ۳۰ درصدی ترافیک ترانزیتی ایران در محور غربی شود، رقمی که سالانه حدود ۶۰۰ میلیون دلار زیان اقتصادی مستقیم برای کشور در پی دارد.
– رقابت ترکیه برای تبدیلشدن به هاب ترانزیتی منطقه.
ترکیه با سرمایهگذاری در طرحهایی همچون کریدور میانی (Middle Corridor) که چین را به اروپا از طریق قزاقستان، دریای خزر، آذربایجان، گرجستان و خاک ترکیه متصل میکند، بهشدت در حال پیشبرد دیپلماسی ترانزیتی فعال است. در سال ۲۰۲۳، این مسیر بیش از ۷۰۰ هزار تُن کالا را جابهجا کرد و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ این رقم به بیش از ۵ میلیون تُن برسد.ترکیه همچنین در قالب طرحهایی مانند ترکیش کارگو، بندر مرسین، و راهآهن باکو–تفلیس–قارص، به دنبال تبدیلشدن به مرکز توزیع کالا بین آسیا و اروپا است؛ نقشی که ایران در دهههای پیشین بر عهده داشت، اما امروز به دلیل تحریمها، کندی زیرساختها، و نبود راهبرد ژئواکونومیک منسجم در حال واگذاری آن است.
– پیامدهای حذف ایران از مسیرهای ترانزیتی
حذف ایران از معادلات ترانزیتی قفقاز، تنها یک موضوع مالی نیست. بلکه:
1. کاهش نقش ژئوپلیتیکی: تضعیف ایران در مذاکرات منطقهای و کاهش اهرم فشار دیپلماتیک.
2. افزایش انزوای اقتصادی در رقابت با ترکیه و آذربایجان.
3. فرصتسوزی در اتصال به پروژههای زیرساختی چین (کمربند و جاده).
4. تهدید امنیت انرژی و صادرات غیرنفتی به شمال خزر و روسیه.
در حال حاضر، ۳۰ درصد صادرات ایران به آسیای مرکزی و قفقاز از طریق مرزهای شمالغرب انجام میشود که با تشدید رقابتهای ژئوپلیتیکی، احتمال بستهشدن یا دور زدن این مسیرها افزایش یافته است. این مسأله حتی میتواند امنیت غذایی و زنجیره تأمین در مناطق مرزی ایران را نیز تحت تأثیر قرار دهد، بهویژه اگر مسیرهای جایگزین از خاک ایران عبور نکنند.
– ضرورت بازتعریف راهبرد منطقهای ایران
در حالیکه بازیگرانی مانند ترکیه، اسرائیل و حتی چین و روسیه در حال استفاده از ابزارهای اقتصادی برای تثبیت جایگاه ژئوپلیتیکی خود هستند، رویکرد تهران همچنان عمدتاً امنیتمحور باقی مانده است. ایران برای حفظ جایگاه خود در منطقه ناچار است:
1. تکمیل سریع پروژههای زیرساختی مانند راهآهن رشت–آستارا.
2. ارائه مشوقهای اقتصادی برای استفاده از مسیرهای ترانزیتی ایران به کشورهای آسیای میانه.
3. افزایش هماهنگی با ارمنستان و روسیه برای حفظ مزیت ژئواکونومیک ایران در برابر کریدور زنگزور.
4. اتخاذ دیپلماسی اقتصادی فعال با تمرکز بر تجارت منطقهای، نه صرفاً صادرات انرژی.
بحران قرهباغ در حال بازتعریف نقشه ژئواکونومیک قفقاز جنوبی است. در این بازی جدید، تنها کشورهایی باقی خواهند ماند که بتوانند از امنیت، تجارت و زیرساخت بهصورت همافزا بهرهبرداری کنند. برای ایران، قرهباغ صرفاً یک بحران مرزی نیست؛ بلکه آزمونی است برای حفظ جایگاه اقتصادی در معادلات منطقهای. عبور از این بحران، نیازمند ترکیب هوشمندانه دیپلماسی سیاسی، سیاست صنعتی و برنامهریزی زیرساختی است؛ رویکردی که میتواند ایران را از یک بازیگر نگران، به یک تنظیمگر قدرتمند منطقهای تبدیل کند.
نویسنده: حسین صالحی
منبع: خط بازار
برچسب ها :ایران ، تجارت قفقاز ، کریدور زنگزور
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱