بازار و صنعت
آستین کوتاه زنان در تبلیغات شبکه نمایش خانگی
به گزارش خط بازار؛ نبود نظارت مؤثر بر محتوای تبلیغاتی، زمینهساز عادیسازی بیحجابی و تغییر تدریجی هنجارهای فرهنگی در جامعه شده است.
اگر از تبلیغ و ترویج نگهداری سگ در خانه و پذیرفتن آن بهعنوان یکی از اعضای خانواده موضوعی که در ماههای گذشته در تبلیغات شبکه نمایش خانگی رواج یافته بود بگذریم، اکنون با مسئله دیگری یعنی عادیسازی بیحجابی مواجه شدهایم.
در روزهای اخیر، تبلیغاتی در فضای شبکه نمایش خانگی منتشر شده که واکنشهای فراوانی را در میان مردم و فعالان فرهنگی برانگیخته است. در یکی از این تبلیغات، زنی با تیشرت آستینکوتاه و ظاهری غیرمتعارف برای فضای رسمی کشور به معرفی برند میپردازد.
در تبلیغ دیگری نیز پوشش بازیگران بهگونهای است که شباهت زیادی به تبلیغات شبکههای رسمی ایران ندارد؛ پوششی که نه در عرف جامعه ایرانی جایگاهی دارد و نه با ضوابط رسمی و قانونی همخوانی دارد.
چنین روندی، در واقع گامی است در جهت تغییر تدریجی مرزهای فرهنگی و عادیسازی رفتارهایی که تا چندی پیش در رسانههای داخلی قابل نمایش نبودند.نکته نگرانکننده اینجاست که هیچ نهاد مشخص و فعالی برای نظارت بر محتوای تبلیغاتی در شبکه نمایش خانگی وجود ندارد.
در حالی که رسانه ملی، روزنامهها و سایر بسترهای رسمی تبلیغات، موظف به رعایت آییننامهها و مقررات مشخصی هستند، به نظر میرسد شبکه نمایش خانگی عملاً از این قاعده مستثنا شده است. همین خلأ نظارتی باعث شده تا برخی تولیدکنندگان و شرکتهای تبلیغاتی، از این فضا برای نمایش محتوایی استفاده کنند که در رسانههای رسمی مجاز به انتشار آن نیستند.

از سوی دیگر، تأثیر این نوع تبلیغات بر سبک زندگی و ذهنیت مخاطبان، بهویژه نوجوانان و جوانان، قابل چشمپوشی نیست. وقتی در قالب تبلیغات و محتوای سرگرمکننده، ارزشهای فرهنگی و دینی بهتدریج کمرنگ میشود، این تغییرات در ذهن مخاطب تثبیت میشود و به مرور زمان به یک امر عادی و پذیرفتهشده تبدیل میشود.
این همان فرآیند نرم و تدریجی «تغییر فرهنگی» است که از طریق رسانهها صورت میگیرد و مقابله با آن نیازمند هوشیاری و برنامهریزی دقیق فرهنگی است.اکنون انتظار میرود نهادهای فرهنگی و نظارتی کشور با حساسیت بیشتری به این موضوع بپردازند و چارچوبهای مشخصی برای تبلیغات در شبکه نمایش خانگی تدوین کنند تا از گسترش بیضابطگی در این حوزه جلوگیری شود. رسانه، اگرچه ابزاری قدرتمند برای آموزش و اطلاعرسانی است، اما در صورت نبود نظارت، میتواند به عاملی برای تضعیف باورها و تغییر ارزشهای جامعه تبدیل شود. بیتوجهی به این مسئله، در بلندمدت نه تنها ساختار فرهنگی خانواده ایرانی را دستخوش تغییر میکند، بلکه فاصله میان رسانه و مردم را نیز افزایش میدهد.


منبع: فارس