نظم جهانی لیبرال که پس از جنگ جهانی دوم با محوریت آمریکا شکل گرفت، امروز با افولی درونی از دل خود ایالات متحده و ظهور قدرت‌های اقتدارگرا مانند چین و روسیه مواجه است.
طبق رویکرد «واقع‌گرایی تهاجمی» در بدترین سناریو، واشنگتن و پکن ناگزیر باید با یکدیگر وارد جنگ شوند.
سیاست ترامپ در قبال روسیه، قمار بزرگی است که با هدف مهار چین و بازتنظیم نظم جهانی انجام می‌شود، اما با هزینه‌هایی سنگین همراه است.
سیاست‌های ترامپ، نظم جهانی را به چالش کشیده و اعتماد متحدان آمریکا را تضعیف کرده است.
سوال اصلی این است که آیا ما به یک دور جدید از افول موقعیت آمریکا وارد می‌شویم یا حملات دولت دومِ ترامپ به اتحاد‌ها و نهاد‌های "قرن آمریکایی"، نمود‌های عینی یک گذار جدید در عرصه بین المللی را نمایندگی می‌کنند
نظم جهانی پس از ۱۹۴۵ دچار تغییرات عمیقی شده است. ترامپ با رویکردی معامله‌محور، تلاش دارد تا نقش ایالات متحده را بازتعریف کند، اما این رویکرد به‌جای ایجاد صلح، ناامنی و کاهش قدرت چانه‌زنی آمریکا را به همراه داشته است.
دونالد ترامپ با رویکرد معامله‌گرانه و اولویت‌دادن به منافع آمریکا، نظم جهانی مبتنی بر چندجانبه‌گرایی را به چالش کشیده و کشور‌های کوچک‌تر و اقتصاد‌های در حال توسعه را به حاشیه رانده است.
بریکس با شهرت روزافزون و افزایش عضویت خود، دیگر فقط یک بلوک اقتصادی نیست، بلکه در حال تبدیل شدن به معمار کلیدی نظم نوین جهانی است که سلطه دیرینه قدرت های غربی را به چالش می کشد.
غرب به این اعتقاد رسید که هیچ ایدئولوژی دیگری توانایی مقابله با ایدئولوژی نئولیبرال را ندارد، اما عقب‌نشینی‌های غرب یکی پس از دیگری از طریق نافرمانی از آمریکا رخ داد.
