چگونه فردی که به تازگی در ایران خودرو به عنوان مشاور استخدام شده به این سرعت همه کاره ایران خودرو می شود؟ آیا تهرانی یک نابغه و استعداد ناب است که عظیمی وی را از "ایران تلنت" پیدا کرده است؟
بالاخره بعد از هیاهوی بسیار محمد تهرانی که ظاهرا فقط مشاور نبوی رئیس ایدرو و عضو هیئت مدیره دفتر دبی ایران خودرو است، به عنوان قائم مقام ارشد و بالاتر از دیگر قائم مقام ها منصوب شد.
در دولت سیزدهم دو قطبی معناداری در خودروسازی شکل گرفته است. یک طرف جاده در اختیار "کرجی های متخصص" قرار گرفته که عاقل، باهوش و کم حاشیه می باشند و طرف دیگر را "تهرانی های سیاسی" مدیریت می کنند که غیرمتخصص، پرحاشیه و بی ثبات می باشند.
مدیران عامل تغییر می کند ولی این مشاور مرموز دسته چندم همیشه هست و در سایه امور را مدیریت می کند به طوری که مدیران بزرگ خودروسازی بدون اجازه وی آب نمی خورند.
فارغ از حواشی شخصی برخی مدیران، روزهای روشن جاده مخصوص در خودروسازی قابل ستایش است. باید با چشمان تیز و روحیه شاد و فرخ به این روزها برگشت تا بار دیگر نشاط و تکاپو در خطوط تولید نمایان شود.
در ظاهر یک نفر هستند ولی در باطن یک اتوبوس افراد سیاسی و امنیتی از آنان حمایت می کنند.
بررسی صورتهای مالی دو شرکت خودروساز نشان میدهد عرضه خودرو در بورس کالا موجب شد تا ایرانخودرو به سود دهی برسد و زیان شرکت سایپا نیز کاسته شود.
این شرکت تنها شرکت صنایع غذایی داخلی نیست که تصمیم گرفته است به بازار خودرو ورود کند. پیش از این و در سال ۱۴۰۱، زر ماکارون خبر از ورود خود به حوزه خودروسازی داده بود.
عقلانیت، هوش مدیریتی و استقلال نسبی سه ویژگی این مدیر خودروسازی است که شاید کمتر از کسی در ابتدا از وی چنین انتظاری داشت.
گویا آخرالزمان شده که سیاسیون بی سواد و بی تجربه اینگونه در مقام فرمان مقام معظم رهبری می ایستند و به جای کاهش دخالت های بیجای خود، از لانه بیرون آمده اند و می خواهند علنا در جاده مخصوص نقش آفرینی کنند.