توافقی که با میانجیگری آمریکا حاصل شده، یک عقبنشینی ژئوپلیتیکی برای مسکو به شمار میرود. دههها قفقاز جنوبی بهطور جدی در حوزه نفوذ روسیه جای داشت و کنترل این منطقه بخشی از استراتژی کرملین پس از سال ۱۹۹۱ برای حفظ سلطه از طریق وابستگیهای امنیتی و مسیرهای انرژی بود.
تصاویر ماهوارهای ورود ناو هواپیمابر «یو.اس.اس نیمیتز» به تنگه هرمز را ثبت کردهاند؛ بازگشتی که همزمان با هشدار یک ژنرال آمریکایی درباره «تشدید چشمگیر آرایش نظامی» در خلیج فارس انجام شده است. این تحرک تازه، پیام روشنی از عزم واشنگتن برای حفظ حضور نظامی و آمادگی در منطقه میدهد.
تصمیم ترامپ برای حضور آمریکا در قفقاز به واسطه کریدور زنگزور، منجر به نوعی همپوشانی در منافع واشنگتن و پکن شده که این وضعیت تنها منجر به انزوای مسیرهای عبوری از ایران خواهد شد.
حمله هوایی ۲۰۲۵ آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، که با ادعای مهار تهدید انجام شد، نهتنها ثبات نیاورد بلکه تنشها و بیاعتمادی را تشدید کرد.
خبرگزاری رویترز گزارشی اختصاصی درباره طرح سپر موشکی موسوم به «گنبد طلایی» آمریکا نوشت که این سامانه دفاعی ۴ لایه خواهد داشت.
رصد اتفاقات 5 سال گذشته در منطقه زنگزور با محوریت آمریکا پرده از اهداف شوم غرب در تاکید بر احداث واگذاری زمین ارمنستان به کنسرسیوم آمریکا پرده برمیدارد.
توافق صلح آذربایجان و ارمنستان در واشنگتن، اگرچه بهعنوان گامی بهسوی پایان منازعه تاریخی قفقاز ارزیابی میشود، اما پرسشهایی جدی درباره امنیت منطقه و منافع ملی ایران ایجاد کرده است.
در شرایطی که دولت لبنان با تسلیم شدن مقابل دیکتههای آمریکا تصمیم غیرمسئولانه خلع سلاح مقاومت را تصویب کرده، منابع عبری گزارش دادند که آمریکا و اسرائیل این بار در پی پایان دادن به ماموریت یونیفل در لبنان هستند.
احتمال زیادی وجود دارد که اسرائیل پیش از ماه دسامبر و شاید حتی به زودیِ اواخر ماه اوت جنگ دیگری را با ایران آغاز کند. ایران این حمله را پیشبینی کرده و خود را برای آن آماده میکند.
از دست دادن زنگزور به معنی از دست دادن یکی از کریدورهای مهم انتقال انرژی و کالا برای ایران است و همین مساله می تواند در آینده هم به اقتصاد ایران ضربه بزند و هم به تضعیف جایگاه سیاسی آن کمک کند.