خطر بزرگ تغییرات آب و هوایی در کمین اقتصاد جهانی

تغییرات آب‌وهوایی نه‌تنها یک تهدید بزرگ برای اقتصاد جهانی است، بلکه اثرات بزرگی بر روی رفاه اجتماعی افراد در آینده می‌گذارد.
کد خبر : 74543
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۹

به گزارش خط بازار؛ تغییرات اقلیمی، مهم‌ترین علت تغییر در الگوهای آب‌وهوایی در سراسر کره زمین است و به عقیده بسیاری از دانشمندان، بزرگ‌ترین بحرانی است که بشر در طول تاریخ با آن مواجه شده است. از زمان صنعتی شدن کشورهای بزرگ در جهان تا الان بسیاری از زیستگاه‌های طبیعی دچار تغییرات شدند. در بسیاری از جنگل‌های قاره آمریکا، تغییرات آب‌وهوایی باعث خشک شدن جنگل‌ها و در نتیجه آتش‌سوزی‌های سالانه آنها شده است. در بسیاری از مناطق سردسیر، گازهای گلخانه‌ای باعث ذوب شدن کوه‌های یخی شده و شرایط زندگی را برای حیوانات این مناطق به شدت سخت کرده است. با گرم شدن کره زمین، موجودات زنده به‌سختی می‌توانند آب و غذای مورد نیاز خود را برای ادامه زندگی پیدا کنند و بسیاری از آنها در مواجهه با این چالش‌ها ممکن است جان خودشان را از دست بدهند.

در چند دهه گذشته، تغییرات آب‌وهوایی با افزایش میانگین دمای جهانی شدت گرفته است. این تغییر در دمای جهانی بر سیستم آب‌وهوای زمین تاثیر زیادی می‌گذارد و باعث تغییر در الگوهای آب‌وهوا، جریان‌های اقیانوسی و شرایط جوی می‌شود که به نوبه خود بر فرکانس، شدت و توزیع رویدادهای شدید آب‌وهوایی در سطح جهانی نقش دارد. این تغییرات می‌توانند اثرات گسترده‌ای بر اقتصاد، محیط زیست، سلامتی انسان‌ها و جوامع داشته باشند. یکی از مهم‌ترین بخش‌هایی که تحت تاثیر تغییرات آب‌وهواست، بخش کشاورزی است.

تغییرات اقلیمی می‌توانند به محدودیت منابع آب، کاهش تولید محصولات کشاورزی و افزایش قیمت آنها منجر شود، که این موضوع نقش مستقیم بر امنیت غذایی جوامع دارد. از طرفی، تغییرات آب‌وهوایی می‌توانند موجب افزایش دمای زمین، خالی شدن آب‌های زیرزمینی، کاهش تنوع زیستی و نابودی زیستگاه‌های طبیعی شوند. علاوه بر این، این تغییرات می‌توانند افزایش ناراحتی‌های تنفسی و بیماری‌های قلبی-عروقی را در انسان‌ها به دنبال داشته باشند.

یکی دیگر از تاثیرات مهم تغییرات اقلیمی، مهاجرت افراد و تاثیر بر امنیت اجتماعی است که از طریق تغییرات ساختاری در شهرها، از بین رفتن زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی ایجاد می‌شوند. در کنار اینها، نباید از اثرات اقتصادی آن غافل شویم. تغییرات آب‌وهوایی می‌تواند خسارت‌های جدی به صنایع مختلف وارد کند، مانند سیل و خشکسالی که می‌تواند تولیدکنندگان را در معرض خطر قرار دهد. تغییرات آب‌وهوایی همچنین به دلیل افزایش هزینه‌ها و کاهش تقاضا می‌تواند به کاهش گردش مالی شرکت‌ها و تجارت بین‌المللی منجر شود.

بر اساس گزارش تجارت فردا سیل و خشکسالی همچنین می‌تواند به آسیب‌های جدی به زیرساخت‌های کشور بینجامد و همچنین باعث افزایش هزینه‌های بیمه در قبال خطرات طبیعی شود که برای شرکت‌ها و افراد هزینه‌های بسیار زیادی به همراه دارد. از این‌رو، درک و مدیریت تغییرات آب‌وهوایی بسیار اهمیت دارد و لازم است به این مسئله بیشتر پرداخته شود. در همین راستا، آدرین بلال و دیه‌گو کانزیگ در مقاله‌ای که با عنوان «تاثیر اقتصادی تغییرات اقلیمی» به چاپ رسید، به بررسی اثرات اقتصادی تغییرات اقلیمی پرداختند. آنها در این مقاله تخمین می‌زنند که خسارات کلان اقتصادی ناشی از تغییرات آب‌وهوایی شش برابر بیشتر از آن چیزی است که قبلاً تصور می‌شد. این مقاله نشان می‌دهد که افزایش یک درجه سانتی‌گراد در دمای جهانی به کاهش 12درصدی تولید ناخالص داخلی جهان منجر می‌شود. علاوه بر این، نتایج آنها نشان می‌دهد یک افزایش دمای معمولی موجب کاهش 31درصدی رفاه می‌شود. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

مقاله به دنبال چیست؟

تغییرات اقلیمی اغلب به عنوان یک تهدید توصیف می‌شود. با این حال، این دیدگاه کاملاً در تضاد با تخمین‌های تجربی تاثیر تغییرات اقلیمی بر فعالیت‌های اقتصادی است که نشان می‌دهد افزایش یک درجه سانتی‌گراد در دمای جهان، حداکثر یک تا سه درصد از تولید جهانی را کاهش می‌دهد. با هر دیدگاهی به این موضوع نگاه کنیم، به سختی می‌توان گفت که چنین اثری فاجعه‌آمیز است. چرا تصورات از اثرات تغییرات اقلیمی با برآوردهای تجربی همخوانی دارد؟ آیا برآوردهای مربوط به تاثیر کامل تغییرات آب‌وهوایی را در نظر می‌گیرند؟ آیا هزینه‌های تغییرات آب‌وهوایی واقعاً اینقدر ناچیز است؟

در این مقاله، پژوهشگران هر دو دیدگاه را با هم تطبیق می‌دهند و نشان می‌دهند که تاثیرات کلان اقتصادی تغییر آب‌وهوا شش برابر بیشتر از آن چیزی است قبلاً مستند شده است. ابتدا آنها از یک رویکرد پیش‌بینی تغییرات دمای محلی برای تخمین تاثیر شوک‌های دمای جهانی بر تولید ناخالص داخلی (GDP) استفاده می‌کنند. این رویکرد از تنوع طبیعی در دمای میانگین جهانی استفاده می‌کند که رویدادهای آب‌وهوایی شدید را بسیار قوی‌تر از دمای سطح کشور پیش‌بینی می‌کند. در این مقاله نشان داده می‌شود که افزایش یک درجه سانتی‌گراد در دمای جهانی، تولید ناخالص داخلی جهان را 12 درصد کاهش می‌دهد. در ادامه، این محققان از نتایج خود برای تخمین توابع آسیب ساختاری در یک الگوی رشد نئوکلاسیک ساده استفاده می‌کنند. آنها در نهایت متوجه می‌شوند که تغییرات آب‌وهوایی موجب از دست دادن رفاه 31 درصد می‌شود و هزینه اجتماعی انتشار کربن (SCC) برابر 1056 دلار در هر تن دی‌اکسید کربن است.

در بخش اول مقاله، مجموعه داده‌های جدید اقلیمی مربوط به 120 سال گذشته از منابعی که به‌طور منظم به‌روزرسانی می‌شوند، جمع‌آوری شده است که به پژوهشگران این امکان را می‌دهد تا تاثیرات اقتصادی تغییرات اقلیمی را به خوبی تخمین بزنند. انتخاب دوره این مقاله بر اساس مطالعات مربوط به زمین‌شناسی انتخاب شده است که به تخمین‌های این مقاله کمک می‌کند. این محققان از اندازه‌گیری‌های سطح جهانی و کشوری با استفاده از داده‌های درجه حرارت هوای سطح زمین و اقیانوس استفاده می‌کنند و این مقیاس‌ها را با اندازه‌گیری‌های مربوط به دمای خیلی بالا، سرعت باد و بارش از پروژه مقایسه‌ای مدل تاثیر بین‌بخشی (ISIMIP) ترکیب می‌کنند. آنها داده‌های اقتصادی مربوط به تولید ناخالص داخلی، جمعیت، مصرف، سرمایه‌گذاری و بهره‌وری را برای 173 کشور از سال 1960 به بعد جمع‌آوری می‌کنند. همچنین برای تخمین اثرات دما بر تولید ناخالص داخلی، شوک‌های دمایی جهانی و محلی (در سطح کشوری) را بررسی می‌کنند.

آنها با استفاده از پیش‌بینی‌های محلی از سال 1960 به بعد، اثرات علی شوک‌های دمایی در سطح جهانی را بر تولید ناخالص داخلی جهانی ترسیم می‌کنند و متوجه می‌شوند افزایش یک درجه سانتی‌گراد نسبت به دمای متوسط جهانی به کاهش تدریجی تولید ناخالص داخلی جهانی منجر می‌شود که پس از شش سال به 12 درصد می‌رسد و حتی 10 سال پس از شوک، اثراتش پابرجاست.

استحکام نتایج

براساس گزارش تجارت فردا، چهار تهدید احتمالی برای تفسیر علی نتایج مقاله وجود دارد که نیازمند استحکام است. اول، شوک‌های دمایی جهانی ممکن است با چرخه اقتصادی و مالی جهانی همزمان باشد. آنها این موضوع را با کنترل معیارهای عملکرد اقتصاد جهانی توضیح می‌دهند: شاخص‌های رکود اقتصاد جهانی (مانند شوک‌های نفتی بزرگ در دهه 1970 یا رکود بزرگ) و متغیرهای کلان مالی جهانی (تولید ناخالص داخلی واقعی گذشته جهان، قیمت‌های کالا و نرخ بهره) که بر نتایج مقاله اثر می‌گذارد. دوم، علیت معکوس ممکن است بر برآورد خروجی مقاله تاثیر بگذارد. علیت معکوس (به انگلیسی: Retrocausality) به پدیده‌هایِ فرضی یا فرآیندهایی می‌گویند که علیت بین معلول و علت را معکوس می‌کند و اجازه می‌دهد یک معلول، پیش از روی دادنِ علتش، اتفاق بیفتد. به عنوان مثال در این مقاله، با کاهش تولید به دنبال افزایش میانگین دمای جهانی، مصرف انرژی کاهش می‌یابد، انتشار گازهای گلخانه‌ای (GHG) کاهش می‌یابد، دماها کاهش می‌یابد و در نهایت تولید افزایش پیدا می‌کند. بنابراین، در هر صورت، علیت معکوس باعث دست‌کم گرفتن کیفی تاثیر واقعی یک شوک دمایی جهانی می‌شود. علاوه بر این، از نظر کمی، علیت معکوس به احتمال زیاد ناچیز است: برای هر تغییرات آب‌وهوایی، تاثیر نوسانات دمایی کوتاه‌مدت بر روی تولیدات کشور نسبت به شوک‌های معمول دمای جهانی کوچک است. سوم، خروجی تخمینی آنها ممکن است مختص یک دوره زمانی خاص باشد. برای رفع این مشکل، آنها با تخمین خود در سه بازه زمانی جداگانه آزمایش می‌کنند که آیا نتایج مقاله در هر سه نمونه یکسان است یا خیر، که در نهایت به این نتیجه می‌رسند که تخمین‌های این سه نمونه بسیار مشابه هستند.

چهارم، شوک‌های دمایی جهانی ممکن است از سوی برخی کشورها بیشتر از کشورهای دیگر ایجاد شود و این کشورها همچنین ممکن است به دلایل نامرتبط به‌طور سیستماتیک رشد تولید ناخالص داخلی بالاتر یا پایین‌تری داشته باشند که این موضوع یافته‌های اولیه مقاله را تحت تاثیر قرار می‌دهد. آنها این موضوع را با استفاده از تولید ناخالص داخلی در سطح کشور (به جای تولید ناخالص داخلی جهانی) بر روی دمای جهانی و کنترل اثرات ثابت کشور و روندهای زمانی خاص منطقه بررسی می‌کند. در نهایت نتایج تقریباً یکسانی در تمام مشخصات به‌دست می‌آید که به عبارتی از این دیدگاه حمایت می‌کند که نتایج مقاله اثر علی شوک‌های دمای جهانی را بر فعالیت اقتصادی نشان می‌دهد.

چرا اثرات تخمینی این مقاله بسیار بزرگ‌تر است؟

مقالات نوردهاوس (1992)، دل و همکاران (2012)، بورک و همکاران (2015) و ناث و همکاران (2023) دریافتند که یک شوک دمایی یک درجه سانتی‌گراد تولید ناخالص داخلی را حداکثر یک تا سه درصد در میان‌مدت کاهش می‌دهد. برآورد این مقاله شش برابر بیشتر از کارهای قبلی است، زیرا آنها از منبع متفاوتی از تغییرات دما استفاده کردند، منبعی که تاثیر جامع تغییرات آب‌وهوا را نشان می‌دهد: تغییرات در میانگین دمای جهانی. در مقابل، کارهای قبلی از تغییرات دمای محلی در سطح کشور استفاده می‌کردند که به نظر می‌رسد دمای جهانی تاثیرات بسیار بیشتری بر فعالیت اقتصادی نسبت به دمای محلی دارد. در این مقاله نیز تاثیر دمای محلی را بر تولید ناخالص داخلی در سطح کشور تخمین می‌زنند و بر اساس مشخصات تجربی یکسان و با استفاده از رویکرد مشابه، اثرات مشابه مطالعات قبلی را مشاهده می‌کنند.

اما سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا دمای جهانی فعالیت اقتصادی را بسیار بیشتر از دمای محلی کاهش می‌دهد؟ پژوهشگران در این مقاله رابطه جدیدی کشف می‌کنند که این تفاوت را توضیح می‌دهد. شوک‌های دمایی جهانی افزایش شدید و مداوم رویدادهای آب‌وهوایی شدید (دمای شدید، باد شدید و بارش شدید) را ایجاد می‌کند که باعث آسیب اقتصادی می‌شود. در مقابل، شوک‌های دمایی محلی افزایش بسیار ضعیف‌تری را در دما ایجاد کرده و به ندرت باعث افزایش سرعت باد شدید و بارش‌های شدید می‌شود. این نتیجه‌گیری با ادبیات مربوط به علم زمین سازگار است: باد شدید و بارندگی پیامدهای آب‌وهوای جهانی هستند که به دمای اقیانوس و رطوبت جو در سراسر کره زمین بستگی دارند، نه نتایج مربوط به دمای محلی.

با توجه با قرار گرفتن در معرض رویدادهای شدید، این محققان شواهدی پیدا می‌کنند که نشان می‌دهد تاثیر شوک‌های دمایی جهانی بر تولید ناخالص داخلی در سطح کشور بسته به دمای پایه تغییر می‌کند. به عبارت دیگر، کشورهای گرم‌تر شدیدتر از کشورهای سرد تحت تاثیر شوک‌های دمایی قرار می‌گیرند، در حالی که کشورهای پردرآمد و کم‌درآمد اثرات مشابهی را تجربه می‌کنند.

در بخش دوم مقاله، از یک مدل رشد نئوکلاسیک ساده استفاده می‌شود تا تخمین‌های مربوط به اثرات رفاهی انجام شود. این پژوهشگران از مدل «دینامیکی یکپارچه اقلیم-اقتصاد» یا  Dynamic Integrated Climate-Economy استفاده می‌کنند تا شوک‌های بهره‌وری و خسارت‌های سرمایه‌ای ناشی از شوک دمایی جهانی را تخمین بزنند. مدل دایس یک مدل ساده رشد نئوکلاسیک است که بخش اقلیم هم به آن اضافه شده است. با استفاده از این مدل، این محققان متوجه شدند که یک افزایش گذرا در حد یک درجه سانتی‌گراد در دمای متوسط جهانی موجب کاهش 5/2درصدی بهره‌وری و 3/0درصدی افزایش در نرخ استهلاک سرمایه می‌شود. این اثرات به تدریج ناپدید می‌شوند، اما، مطابق با تاثیرات مداوم در رویدادهای شدید، برای نزدیک به 10 سال باقی خواهند ماند.

نقطه مقابل اصلی مقاله، افزایش تدریجی میانگین دمای جهانی است که از سال 2024 شروع می‌شود و تا سال 2100 به سه درجه سانتی‌گراد بالاتر از سطوح پیش از صنعتی شدن می‌رسد (دو درجه سانتی‌گراد بالاتر از دمای 2024). تغییرات اقلیمی مستلزم کاهش شدید تولید، سرمایه و مصرف است که تا سال 2100 از 50 درصد فراتر می‌رود. این تغییرات به معنای کاهش 31درصدی رفاه است که تا سال 2100 به نزدیک به 52 درصد می‌رسد. این بزرگی‌ها با آسیب‌های اقتصادی ناشی از جنگ داخلی و جنگ‌های دائمی قابل مقایسه است. نتایج این مقاله همچنین نشان می‌دهد که اگر گرم شدن بین سال‌های 1960 و 2019 به‌جای افزایش 75/0 درجه سانتی‌گراد مشاهده‌شده در میانگین دمای جهانی رخ نمی‌داد، امروز تولید ناخالص داخلی سرانه جهان 37 درصد بیشتر می‌بود.

مدل تخمینی به پژوهشگران این امکان را می‌دهد تا SCC را اندازه‌گیری کنند. SCC یا همان هزینه اجتماعی کربن، هزینه نهایی است که اثرات ناشی از انتشار یک تن اضافی گاز گلخانه‌ای (معادل دی‌اکسید کربن) در طول زمانی مشخص است، که شامل تاثیرات «غیراقتصادی» بر محیط زیست و سلامت انسان می‌شود. طبق تخمین‌ها، SCC  یک تن دی‌اکسید کربن، معادل 1056 دلار است. این مقدار شش برابر بزرگ‌تر از تخمین‌های گذشته است. اگر از دمای محلی برای تخمین استفاده کنیم این رقم به 151 دلار کاهش می‌یابد. بسیاری از سیاست‌های کربن‌زدایی بین 27 تا 95 دلار به ازای هر تن کربن دی‌اکسید هزینه دارند. ارزش SCC طبق تخمین‌های دیگر مقالات 151 دلار به ازای هر تن دی‌اکسید کربن است که این سیاست‌ها فقط در صورتی مقرون‌به‌صرفه هستند که دولت‌ها منافع کل جهان را در نظر بگیرند. با این حال، دولت‌ها فقط منافع داخلی را در نظر می‌گیرند که همیشه کمتر از SCC است زیرا خسارات وارده به یک کشور کمتر از زیان آن در مقیاس جهانی است. به عنوان مثال، بر اساس برآوردهای متعارف بر اساس شوک‌های محلی، هزینه‌های انتشار یک تن دی‌اکسید کربن در آمریکا تنها 30 دلار است که کاهش انتشار آن را بسیار گران می‌کند.

پرده پایانی

در این مقاله تاثیر تغییر اقلیم بر فعالیت اقتصادی نشان داده شده است. با توجه به تخمین‌ها مشخص می‌شود که افزایش یک درجه سانتی‌گراد در دمای جهانی باعث می‌شود که تولید ناخالص داخلی جهانی به‌طور مداوم تا 12 درصد کاهش یابد. نتایج این مقاله همچنین حاکی از آن است که انتشار یک تن دی‌اکسید کربن 1056 دلار هزینه اجتماعی دارد و باعث کاهش 31درصدی رفاه می‌شود. این تاثیر مثل این است که یک جنگ داخلی بزرگ در داخل کشور و برای همیشه در حال وقوع باشد. در عوض، بسیاری از سیاست‌های کربن‌زدایی بین 27 تا 95 دلار به ازای هر تن کاهش در انتشار دی‌اکسید کربن هزینه دارند. ارزش اجتماعی این سیاست‌ها نیز 151 دلار به ازای هر تن دی‌اکسید کربن است که نشان می‌دهد این سیاست‌ها فقط در صورتی مقرون‌به‌صرفه هستند که دولت‌ها منافع اجتماعی کل جهان را درونی‌سازی کنند.

منبع: اقتصادنیوز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.