چرا جذب سرمایه آهسته شده است؟
به گزارش خط بازار؛ سهامداران در سراسر جهان از یک سال طلایی دیگر لذت بردند. بازارهای سهام در آمریکا، اروپا، هند و ژاپن در حالی سال ۲۰۲۵ را به پایان میرسانند که یا با رکوردشکنی همراه شدهاند یا اینکه در نزدیکی بالاترین سطوح تاریخی خود قرار دارند. در این میان، برخی سومین سال متوالی از ارائه سود دو رقمی را در کارنامه خود به ثبت میرسانند. بخشی از این اتفاق، منعکسکننده خوشبینی فزاینده سرمایهگذاران نسبت به پتانسیل سودآوری صنعت هوش مصنوعی است.
براساس گزارش محمدرضا قاسمی، با این حال، «روح حیوانی» (اصطلاحی که کینز در سال ۱۹۳۶ برای اشاره به میل خودجوش به عمل به جای انفعال ابداع کرد) به شکل گستردهتری افزایش یافته است. شرکتهای حاضر در بازارهای نوظهور آسیا هرگز مجبور نبودهاند برای استقراض، چنین صرف ریسک پایینی به دارندگان اوراق قرضه بپردازند؛ شرکتهای آمریکایی دارای رتبه اعتباری سرمایهگذاری نیز از دهه ۱۹۹۰ تاکنون چنین مبالغ اندکی پرداخت نکرده بودند.
در اوایل ماه آوریل، آمریکا به طور موقت مانند یک بازار نوظهور مستعد بحران به تجارت میپرداخت. پس از آنکه ترامپ از تعرفههای صادرات به آمریکا برای باقی جهان رونمایی کرد، بازارهای سهام با سقوط روبهرو شدند.
سرمایهگذاران نسبت به امنیت اوراق قرضه دولتی دچار نگرانی شدند و آنها را به فروش رساندند. با افت قیمت اوراق قرضه، بازده آنها افزایش یافت که در تئوری باید از دلار حمایت به عمل میآورد. در عوض، معاملهگران که به شدت دچار نگرانی شده بودند، از دلار دوری کردند.
وقتی ترامپ در واکنش، بیشتر تعرفههای خود را لغو کرد یا به تعویق انداخت، وحشت فروکش کرد. سرمایهگذاران به این نتیجه رسیدند که کاخ سفید آنقدر که آنها نگران بودند، آزاد و رها عمل نمیکند و بازارها هنوز میتوانند به اعمال نظم و انضباط بپردازند. اوراق خزانهداری و دلار تثبیت شدند و بازار سهام آمریکا صعود طولانی خود را از سر گرفت.
با این حال، اعتماد به عمو سام (شخصیتی خیالی که معرف ایالات متحده آمریکا است) هنوز به طور کامل احیا نشده است. دلار به سختی از سقوط خود بهبود یافته است و سرمایهگذاران خارجی اکنون بسیار مشتاقتر هستند که خود را از پول ملی آمریکا دور کنند. همچنین بعید است که آنها در طول بحران بعدی، تجربه کوتاهمدت تماشای شکست اوراق خزانهداری به عنوان یک پناهگاه امن را فراموش کنند.

جا ماندن رهبران بازار سهام
بازار سهام آمریکا سال ۲۰۲۵ را به شکل چشمگیری آغاز کرد. قیمت سهام در سال ۲۰۲۳ میلادی، ۲۶ درصد و در سال ۲۰۲۴ میلادی، ۲۳ درصد افزایش یافت، در حالیکه این افزایش برای بازار سهام سایر بازارهای توسعهیافته به ترتیب ۱۴ درصد و ۲ درصد بود. امسال، با وجود جایگاه آمریکا در قلب رونق هوش مصنوعی، این روند صعودی به پایان رسیده است.
دلار ضعیفتر بخشی از این تغییر را توضیح میدهد، هرچند نه همه آن را. بورسهای اروپا به لطف برنامههای آلمان برای تحریک اقتصاد خود و افزایش هزینههای دفاعی در سراسر قاره، درخشیدهاند. در داخل اروپا نیز یک تغییر دیگر رخ داده است: بازارهای سهام در کشورهای سابقا «حاشیهای» از بازارهای «اصلی» پیشی گرفته است. یونان، ایتالیا، اسپانیا و لهستان از جمله کشورهای برجسته در سال ۲۰۲۵ هستند. بانکهایی که زمانی دچار مشکل بودند، عملکرد بسیار خوبی داشتهاند.
در همین حال، سهام فهرستشده در بورس بازارهای نوظهور برای نخستینبار در سالهای اخیر از بازارهای توسعهیافته پیشی گرفت: شاخصهای MSCI برای هر کدام به ترتیب ۲۷ و ۱۹ درصد افزایش یافته است. شاخص کاسپی کره جنوبی تقریبا ۷۰ درصد افزایش یافته است. بازار سهام آمریکا ممکن است بیشترین توجه را به خود جلب کند، اما امسال فعالیت اصلی در جای دیگری بوده است.
وضعیت نرخ بهره و بازده اوراق قرضه
در بیشتر موارد، سال ۲۰۲۵ سالی با سیاستهای پولی فزاینده و ملایمتر در میان بانکهای مرکزی بزرگ جهان بوده است. فدرال رزرو آمریکا درست مانند بانک مرکزی انگلستان نرخ بهره را سه مرتبه و هر بار به میزان ۰.۲۵ واحد درصد کاهش داد. بانک مرکزی اروپا و بانک مرکزی کانادا هر کدام چهار مرتبه نرخ بهره را کاهش دادند. بانک مرکزی ژاپن از این قاعده مستثنی بوده است و هزینههای استقراض کوتاهمدت را دو مرتبه افزایش داد، البته از نقطه شروع بسیار پایین ۰.۲۵ واحد درصد.
با این حال، این بازده اوراق قرضه بلندمدت است که هزینههای استقراض را برای بسیاری از وامهای مسکن، بدهیهای دولتی و شرکتی تعیین میکند و این بازدهیها یا بسیار کمتر کاهش یافتهاند یا حتی بهطور آشکاری افزایش یافته پیدا کردهاند. بازده اوراق خزانهداری ۱۰ساله آمریکا تنها ۰.۴ واحد درصد کاهش یافته و بازده اوراق قرضه بریتانیا کمتر از ۰.۱ واحد درصد پایین آمده است. هزینه استقراض ۱۰ساله آلمان با نرخ ۲.۹ درصد، حدود نیم واحد درصد بالاتر از ابتدای سال ۲۰۲۵ است. در ژاپن نیز این نرخ به ۲ درصد رسیده است که بالاترین سطح از سال ۱۹۹۹ تاکنون محسوب میشود.
برخی این را «تجارت تضعیف پول» مینامند. آنها نگرانند که بانکهای مرکزی خیلی زود نرخ بهره را کاهش دهند و دولتها به طور ناپایدار وام بگیرند. هر دو مورد، خطر افزایش مجدد تورم و کاهش ارزش واقعی ارزها و بدهیهای دولتی را افزایش میدهند. بنابراین، دارندگان اوراق قرضه به عنوان جبران خسارت، بازده بلندمدت بالاتری را مطالبه میکنند. اگر افزایش قیمت مصرفکننده در سال آینده سرعت بگیرد، انتظار میرود تجارت تضعیف پول بسیار رواج یابد.
بیتکوین، طلای دیجیتال نیست
تا همین اواخر، بیتکوین ممکن بود یک تجارت تضعیف پول دیگر در نظر گرفته شود. این ارز دیجیتال دارای عرضه محدود بوده و خارج از دسترس بانکهای مرکزی است؛ بنابراین نمیتوان ارزش آن را مانند ارزهای «فیات» کاهش داد. این ویژگیها امیدهایی را برانگیخت که بیتکوین ممکن است به طلای دیجیتال تبدیل شود و مانعی در برابر تورم و ولخرجی دولت باشد.

اما به نظر میرسد که سرمایهگذاران، طلا را ترجیح میدهند. از آغاز سال ۲۰۲۵، قیمت طلا بیش از ۶۰ درصد افزایش یافته است. در مقابل، بیتکوین ۷ درصد افت داشته و در ماههای اکتبر و نوامبر بیش از ۳۰ درصد از اوج خود فاصله گرفت. سرمایهگذاران به جای جستوجوی جایگزینهای دیجیتال برای فلز زرد، به جایگزینهای سنتیتر روی آوردهاند. نقره حتی بهتر از طلا عمل کرده است و ارزشش در سال جاری میلادی، دو برابر شده است.
اگر بیتکوین طلای دیجیتال نیست، پس چه ماهیتی دارد؟
این دارایی اغلب به عنوان نمادی از میزان ریسکپذیری جهانی یا خوشبینی فناورانه سرمایهگذاران توصیف میشود. در واقع، سقوط شدید بیتکوین در اواخر سال ۲۰۲۵، با افت قیمت سهام شرکتهایی مانند انویدیا و بهطور کلی شرکتهای تکنولوژی همزمان شد. با این حال، در طول سال، بازدهی این سهام بسیار بیشتر از رمزارزها بوده است. طرفداران وفادار بیتکوین اگر نمیخواهند بیش از این ضرر کنند، احتمالا به روایت قانعکنندهتری برای آینده آن نیاز دارند.
خروج شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی از کانون توجه
شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی پس از رشد انفجاری داراییهایشان در دهه ۲۰۱۰، اکنون با سرعت کمتری در حال رشد هستند. طبق دادههای موسسه پیچبوک، این شرکتها در ۹ ماهه اول سال ۲۰۲۵ حدود ۹۰۰ میلیارد دلار سرمایه جدید جذب کردهاند. اگر این روند تا پایان سال ادامه یابد، این چهارمین کاهش متوالی سالانه در جذب سرمایه از زمان اوج آن در سال ۲۰۲۱ خواهد بود.
چرا جذب سرمایه آهسته شده است؟ بخشی از این کاهش به دلیل دشوارتر شدن خرید و فروش شرکتهای خصوصی است. این معاملات معمولا به بدهی و وام متکی هستند که هزینه بازپرداخت آن اکنون بسیار گرانتر از سال ۲۰۲۱ است. همچنین در نیمه نخست امسال، عدم قطعیتهای ژئوپلیتیک (به ویژه در مورد تعرفهها و تجارت جهانی)، بسیاری از معاملهها را متوقف کرد. اگرچه اوضاع کمی رو به بهبود است، اما شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی که مجبور شدند فروش شرکتهای تحت مالکیت خود را به تأخیر بیندازند، سود کمتری به سرمایهگذارانشان برگرداندند و این سرمایهگذاران هم به نوبه خود، برای سرمایهگذاریهای جدید دلسرد شدهاند.
بنابراین جای تعجب نیست که شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی به دنبال دموکراتیک کردن این صنعت هستند و سعی میکنند علاوه بر مشتریان بزرگ همیشگی، سرمایهگذاران خرد را هم جذب کنند. اما اینکه آیا افراد عادی باید برای واگذاری پول خود مشتاق باشند، آن هم در حالیکه سرمایهگذاران حرفهای و بزرگ تمایل کمتری نشان میدهند، بحث دیگری است.
منبع: اکوایران