3 چالش عظیم ایران خودرو؛ از جعبه سیاه ساپکو تا پُست سازی نظامی

به گزارش خط بازار؛ ریشه بحران کنونی ایران خودرو در تولید به فرایند «تامین قطعه و مالی» برمی گردد. بحرانی که محور آن «ساختار و مدیران» ناکارآمدی است که یک سر آن در ایران خودرو و سر دیگر آن در ساپکو می باشد.

عقل سلیم می گوید که اگر یک مدیرعامل به لحاظ مدیریتی تازه کار و فاقد تخصص لازم و کافی است، برای موفقیت نیاز به انتصاب نیروهای متخصص و کاربلد دارد نه اینکه برعکس، از افراد مدیران کوتوله به لحاظ عملکرد در زیرمجموعه استفاده کند. قطعا حضور مدیران قوی و کاربلد علاوه بر افزایش بهره وری سبب ایجاد ساختارهای کارآمد در کلان مدیریت می شود. استفاده از نیروهای سالم شرط لازم برای پیشرفت است ولی شرط کافی تخصص و کاربلدی افراد است.

در چارچوب همین تفکر، بررسی های ها نشان می دهد، قوه عاقله و اجرایی مرتبط با «تامین قطعه و مالی» در ایران خودرو و ساپکو کارآمد عمل نمی کند چرا که اگر این طور بود، چالش عظیم ایران خودرو در ماه های پایانی سال، کاهش تولید خودرو نمی شد. در همین راستا به چند نکته می توان اشاره کرد که اگر سرلوحه امور قرار گیرد قطعا ضمن بازگشت آرامش به ایران خودرو، موجبات تثبیت صندلی مدیریتی عظیمی نیز خواهد شد در غیر این صورت با ادامه همین روند تیم کنونی پایان سال را نخواهد دید.

1- اولین چالش ایران خودرو در تامین قطعه و مالی، حضور مدیران محافظه کار و غیرپویا(به فرض سالم بودن) در بخش های مرتبط با «تامین قطعه و مالی» است. تا زمانی که این افراد بر سر کار باشند نه تنها وضعیت ایران خودرو بهتر نخواهد شد بلکه بحران عمیق تر خواهد گردید.

###

نفر اول کیانوش پورمجیب مدیرعامل ساپکو است؛ فردی با سابقه طولانی در خودروسازی که به نظر نفر دوم خوبی است نه نفر اول. البته زمانی که نفر اول وی یک مدیرعامل قوی مانند خطیبی یا یکه زارع باشد. عملکرد ایران خودرو طی ماه های گذشته نشان می دهد حضور این مدیر محافظه کار نتوانسته دردی را دوا کند. به خصوص در شرایطی که در کنار پورمجیب در هیئت مدیره دو نفر نام آشنایی همچون شهرام صالحی و فهیمه امیری با مشخصات خاص شخصیتی حضور دارند.  برای درک بهتر این موضوع کافی است جعبه سیاه هیئت مدیره ساپکو به لحاظ عملکرد در بخش های مختلف مورد بررسی دقیق قرار گیرد.

ای کاش عظیمی یک بار عملکرد صالحی(که همزمان عضو رئیس هیئت مدیره و قایم مقام ساپکو است) در برخورد با قطعه سازان و کارمندان در دوران کنونی ساپکو، قبل از آن در امداد و حتی قبل از امداد را بررسی کند. آیا برخورد صالحی در شان یک قایم مقام همه کار ساپکو است؟ آیا این طور نیست که تعامل غیرسازنده و عدم مقبولیت بین قطعه سازان خود یکی از پایه های اصلی در عدم تامین به موقع قطعه از قطعه سازان است؟

ای کاش نهادهای نظارتی یک بار علت برکناری اربابیان را از صالحی، کشته فراهانی و نصرالهی و تاثیر آن بر کاهش تولید بپرسد؟ ای کاش وزارت اطلاعات علت استوک هزاران موتور و درکتار آن عدم تامین شیفتر را جویا شود؟ ای کاش اطلاعات سپاه علت ایجاد وضعیت مطالبات و نحوه پرداخت آن به شرکت نیرومحرکه در زمان ثقفی را بررسی کند؟ ای کاش حامیان انتصاب برخی مدیران بی نماز و بی اعتقاد در لایه های مختلف شناسایی و با آنان برخورد شود؟

قطعا از ترکیب کنونی هیئت مدیره ساپکو(پورمجیب، امیری و صالحی) آبی برای عظیمی گرم نشده غیر از کاهش تولید. علی رعم آنکه در این دوران 47 درصد منابع مالی بیشتر تزریق شده ولی تولید کاهش داشته است. از این رو برای اصلاح اوضاع تغییر در هیئت مدیره و قائم مقام های ساپکو امری حیاتی است.

###

نفر دوم ابراهيم آقاپور معاون مالی ایران خودرو است که فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق و فردی متشرع می باشد. وی که در ظاهر فردی مسلمان و سالم است نتوانسته عملکرد در خور یک معاون مالی داشته باشد. آقاپور کجا و نیکفر کجا. برای روشن شدن موضوع، آقاپور رسما اعلام کند طی 8 ماه گذشته چه گلی به سر تامین مالی ایران خودرو زده است. ای کاش قدری از اعتبار و جایگاه یمینی فر سایپا را آقاپور در شبکه مالی داشت تا بتواند برای ایران خودرو مفیدتر عمل کند.

2- دومین چالش ایران خودرو در «تامین قطعه و مالی»، ایجاد برخی ساختارهای غیرکارآمد(مَن درآوردی) در بخش های از شبکه «تامین قطعه و مالی» است. به طور مثال علی رغم وجود ساختارهای مختلف در بخش صادرات، تولید، تامین و …. ایران خودرو در اقدامی محیرالعقول، «مدیریت هماهنگ کننده دفاتر خارجی» را ایجاد کرده است. یک «پُست سازی» بسیار عجیب که یک بازنشسته نظامی را هم برای تصدی آن درنظر گرفته شده است.

اگر عظیمی بتواند توضیح دهد و توجیه کند که علت ایجاد این پست من درآوردی و انتصاب یک بازنشسته نظامی برای این پست چه چیزی بوده، خط بازار تا ابد از وی حمایت خواهد کرد؟(هرچند که با این دست فرمان و علی رغم حمایت رئیس ایدرو از وی بعید است عظیمی چند ماه آینده را ببیند). بزرگترین شاهکار صمدی، حضور همزمان اسماعیل زاده در دفتر آلمان و دبی است که این موضوع نیز جای تامل دارد.

مگر ایران خودرو مدیرعامل، مدیرحوزه ریاست، قائم مقام تولید و تامین ندارد که هماهنگی شرکت های خارجی ایران خودرو به یک بازنشسته نظامی سپرده شود؟ مگر یک مدیر می تواند به شرکت های مستقل خارج از کشور امر و نهی کند؟ اساسا این ساختارسازی های موازی چه سودی برای ایران خودرو دارد؟ آیا هزینه سفرهای خارجی و حقوق آقای صمدی از جیب عظیمی پرداخت می شود و یا از بیت المال؟ البته از این پُست سازی های مَن درآوردی باز هم در ایران خودرو اتقاق افتاده است آن جایی که علی رغم وجود معاون فروش و خدمات پس از فروش، ایساکو و … به یک باره قائم مقام مدیرعامل در فروش و خدمات پس از فروش ایجاد می شود.

3- سومین چالش ایران خودرو در «تامین قطعه و مالی»، عدم اعتبار کافی برخی مدیران رده بالا در بین قطعه سازان و شبکه بانکی است. مدیران مربوطه در این حوزه بایستی به حدی اعتبار داشته باشند که بزرگان قطعه سازی و بانکی به اعتبار شخص جانانه در خدمت خودروسازی باشند. یاد دوران مدیرعامل رکوردار بخیر که هنوز رمزوراز تامین مالی وی برای بسیاری از جمله تهرانی ها و معاون وزیرها نهفته است.

این اعتبار شخص مدیرعامل در بیرون جاده مخصوص است که از ایران خودرو حفاظت می کند و منابع مالی بسیاری در اختیار شبکه تامین قرار می دهد. این اعتبار شخص مدیرعامل در بین تامین کنندگان است که بزرگان قطعه سازی را دور یک میز نگه می دارد و می تواند در چارچوب یک مدل رفاقتی-مدیریتی هم آبروداری می کند و هم آبرو می خرد. در یک کلام این اعتبار و ارتباطات مدیران است که می تواند خودروسازی را به صدر می رساند و نه روزمه کاغذی و یا حامیان سیاسی شان.

منبع: خط بازار