با کنترل هوشمندانهٔ اطلاعات و تمرکز بر اعتماد مردم به دولت، این کشور توانسته امنیت روانی جامعه را حفظ کرده و مانعی مستحکم در برابر نفوذ شایعات و اخبار جعلی ایجاد کند.
به گزارش خط بازار؛ در چین، رسانهها نه ابزاری برای تفرقه، بلکه ابزاری برای تقویت اتحاد ملی هستند. با کنترل هوشمندانهٔ اطلاعات و تمرکز بر اعتماد مردم به دولت، این کشور توانسته امنیت روانی جامعه را حفظ کرده و مانعی مستحکم در برابر نفوذ شایعات و اخبار جعلی ایجاد کند.
چین، کشوری که روزگاری به «اژدهای خفته» شهرت داشت، امروز به الگویی برای پیشرفت، اتحاد و نظم تبدیل شده است. از خیابانهای پرجنبوجوش شهرهای مدرن تا گوشهوکنار روستاهای کوچک، روحیهای مشترک در میان مردم جریان دارد: امید به آیندهای روشن و اعتماد به حکومتی که در هر تصمیم، مسیر پیشرفت را ترسیم میکند.
دکتر «اردشیر زابلیزاده» دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه صداوسیما و مشاور رسانهٔ ملی در سفرنامهٔ خود، روایتهایی از دل سرزمینی را برایمان میگوید که توانسته با ترکیب هوش مصنوعی، سیاستهای هوشمندانه و فرهنگی ریشهدار، خود را در مسیر تبدیل به قدرت اول اقتصادی دنیا قرار دهد.
سفر به سرزمین اژدهای بیدار
دکتر «اردشیر زابلیزاده» دربارهٔ تجربهٔ سفر خود به چین، در گفتوگو با خبرنگار فارس میگوید «وقتی برای اولین بار به چین سفر کردم، انتظار داشتم کشوری پرهرجومرج را ببینم؛ سرزمینی با جمعیت معادل یک میلیارد و چهارصد میلیون و یازده هزار نفر و شلوغی همیشگی. اما هر قدمی که در خیابانهای این کشور برداشتم، متوجه شدم که این کشور، نظم و آرامش را به شکلی بینظیر با توسعه و پیشرفت در هم آمیخته است.»
او دربارهٔ نظم و امنیت در خیابانهای چین میگوید «صبح زود، در خیابانهای برخی شهرهای چین قدم میزدم. موتورسیکلتهای برقی بیصدا از کنارم عبور میکردند. رانندگان صبورانه در صف چراغ قرمز میایستادند و خبری از بوقهای ممتد نبود. چیزی که حیرتانگیز بود، امنیتی بود که در هر گوشه از شهرهای این کشور احساس میشد. خیابانهای بیصدا در چین و نقش فناوری و امنیت در این زمینه، جنبههای جالبی برای تحلیل دارد. چین بهعنوان یکی از پیشرفتهترین کشورها در مدیریت شهری، به خیابانهای آرام و کمصدا اهمیت میدهد. این ویژگی در نتیجهٔ استفاده از خودروهای الکتریکی، موتورسیکلتهای برقی و سیاستهای محدودکنندهٔ ترافیک به وجود آمده است. چنین فضاهایی، علاوه بر آرامش روانی شهروندان، به کاهش آلودگی صوتی و زیستمحیطی نیز کمک میکند. دوربینهای نظارتی پیشرفته، حسگرهای ترافیکی و چراغهای راهنمایی هوشمند، جریان روان و بیصدا را تضمین میکنند.»
او ادامه میدهد «به برکت سیستمهای هوشمند حملونقل، فناوری خودروهای الکتریکی در چین توسعهٔ چشمگیری داشته و خیابانها را به فضایی آرامتر تبدیل کرده است. زیرساختهای ارتباطی 5G امکان کنترل لحظهای و پیشرفتهٔ ترافیک، نظارت دقیق و بهبود ایمنی را فراهم کرده است. هیچکس جرأت نمیکند به گوشی همراه کسی نظر داشته باشد یا حتی کوچکترین تخلفی انجام دهد. چرا؟ چون حضور پلیس در شهرها و جاده ها پر رنگ است؟ خیر، خیابانهای چین با هزاران دوربین مجهز به فناوری شناسایی چهره، امنیت بیسابقهای را تجربه میکنند. الگوریتمهای هوش مصنوعی پیشبینی وقوع جرایم احتمالی را ممکن کردهاند، سیستمهای پیشگیری از جرم بهقدری قوی طراحی و پیشبینی شدهاند، که باعث میشود پیش از وقوع جرم، اقدامات امنیتی انجام شود. برای حفظ امنیت سایبری و دادهها، برنامهریزی خوبی صورت گرفته است. به گونهای که فناوری امنیت اطلاعات در زیرساختهای شهری، از حفظ حریم شخصی تا جلوگیری از حملات سایبری، نقشی حیاتی ایفا میکند.»
مشاور رسانهٔ ملی دربارهٔ چالشهای ناشی از این فناوریها میگوید «در کنار این رشد و پیشرفت، پیامدها و چالشهایی نیز برای مردم و دولت ایجاد شده است. مثلاً فناوری شناسایی چهره و سیستمهای نظارتی، نگرانیهایی در مورد حفظ حریم شخصی ایجاد کرده است و همچنین، پیادهسازی و نگهداری این زیرساختها نیازمند سرمایهگذاری کلانی است که در برخی موارد میتواند برای دولتها و مردم سنگین باشد.»
این تحلیل میتواند بخشی از گزارش یا مقالهای جامع دربارهٔ چین و مدل شهری آن باشد که از فناوری برای ایجاد خیابانهایی امن، آرام و کارآمد بهره میبرد.زابلیزاده دلیل این آرامش را نه حضور آشکار پلیس در خیابانها، بلکه نظارت هوشمندانهای میداند که با کمک انبوه دوربینها در تمام نقاط این کشور اعمال میشد.
او میگوید «این دوربینها، به سیستمهای هوش مصنوعی متصل بودند و کوچکترین بینظمی را ثبت میکردند. مردم، به لطف این فناوری پیشرفته، احساس امنیت میکردند و پلیس نیز بدون حضور فیزیکی گسترده، اقتدار خود را حفظ کرده بود. سیاستی که همه را برنده میکند.»
زابلیزاده از تجربهٔ حضور در یک رستوران ترکیهای و یک رستوران عربی میگوید که غذاهای حلال ارائه میکردند «جالب بود که کارکنان این رستورانها، همه چینی بودند. وقتی علت را پرسیدم، فهمیدم که دولت چین به تمام شرکتها و کسبوکارهای خارجی اجازهٔ فعالیت میدهد. اما شرطی مهم دارد: استفاده از نیروی کار چینی.»
به اعتقاد او «این سیاست، باعث شده بود که هم فرصتهای شغلی برای مردم چین فراهم شود و هم اقتصاد محلی از حضور سرمایهگذاران خارجی بهرهمند شود. حتی در چنین تعاملاتی، چین بر حفظ هویت و فرهنگ ملی خود تأکید داشت. رستورانهای بینالمللی نیز باید خود را با استانداردهای فرهنگی چین هماهنگ میکردند.»
این مدرس دانشگاه دربارهٔ وضعیت رسانهها در چین میگوید «یکی از نکاتی که در این سفر فهمیدم، این بود که مردم چین قرار نیست دربارهٔ هر اقدام دولت مطلع باشند. برخلاف تصور رایج در برخی جوامع، آنها نیازی نمیبینند که همه چیز به اطلاعشان برسد یا هر تصمیمی به آنها توضیح داده شود.»
او برای این رویکرد، دو نتیجهٔ مهم تحلیل میکند «اول اینکه، دولت با حفظ حریم اطلاعات حساس، جلوی نفوذ رسانههای خارجی و سوءاستفاده از اطلاعات برای تحریک مردم را گرفته بود. رسانههای خارجی نمیتوانستند از اطلاعات نیمهکاره و اخبار جعلی یا شایعات برای ایجاد اختلاف یا تشویش اذهان عمومی استفاده کنند. دوم، این اعتماد مردم به دولت، آنها را از نگرانیهای بیهوده دور کرده بود و به آنها اجازه میداد که به جای درگیر شدن در بحثهای بیپایان، روی کار و پیشرفت فردی و اجتماعی تمرکز کنند.»
بنا به مشاهدهٔ زابلیزاده «در هر گوشهای از این کشور، یک چیز مشترک بود: اتحاد و امید. مردم چین نهتنها به دولت خود اعتماد داشتند، بلکه در برابر مشکلات و دشمنان خارجی، مثل یک دیوار مستحکم ایستاده بودند. آنها اجازه نمیدادند رسانههای مغرض یا شایعات تفرقهافکن، آرامش و وحدت ملیشان را خدشهدار کند.»او میگوید «این روحیهٔ امید و اتحاد، در برنامههای بلندمدت کشور نیز دیده میشد. از تکنولوژی پیشرفته گرفته تا شهرهای تمیز و زیبا، همه چیز نشاندهندهٔ ارادهای بود که مردم چین برای تبدیل کشورشان به قدرت اول اقتصادی دنیا داشتند.»
مشاور رسانهٔ ملی سفر خود به چین را یک درس ماندگار میداند و میگوید «این کشور به من نشان داد که آرامش، امنیت و پیشرفت، نهتنها در سایهٔ تکنولوژی، بلکه در سایهٔ احترام به حکمرانی قانون با اتحاد اجتماعی، اعتماد به دولت، و احترام به قانون ممکن است. چین، کشوری بود که در آن گذشته با آینده پیوند خورده بود؛ جایی که سیاستهای هوشمندانه، مردم را در مسیری مشترک قرار داده بود و امید به آیندهای روشن، چراغ راهشان بود. این سرزمین، بهراستی اژدهایی بود که نهتنها بیدار شده، بلکه با هر قدمی که برمیداشت، به دنیا نشان میداد که پیشرفت واقعی، با احترام به حکمرانی قانون، نظم، اتحاد و تلاش جمعی محقق میشود.»
منبع: فارس
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰