چرا سلبریتی‌هایی که با تریبون جمهوری اسلامی مشهور شده‌اند، خود را معاندتر نشان می‌دهند؟/ از بازرگان و خاتمی تا مهران مدیری و علی کریمی

در جریان آشوب‌هایی که به سبب درگذشت مهسا امینی رخ داد، برخی سلبریتی‌ها همسو با شبکه‌های معاند بیگانه، به دشمنی با نظام جمهوری روی آوردند.
کد خبر : 44620
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۷ مهر ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۷
به گزارش خط بازار؛ در جریان آشوب‌هایی که به سبب درگذشت مهسا امینی رخ داد، برخی سلبریتی‌ها همسو با شبکه‌های معاند بیگانه، به دشمنی با نظام جمهوری روی آوردند. اما از قضا آن کسانی که همچون علی کریمی و مهران مدیری با امکانات دولتی به شهرت رسیدند، در این میانه جلودارتر بودند. لذا خشم قاطبۀ مردم از این جماعت نمک‌نشناس، بیشتر بود. زیرا چنین انتظاری از آنها نمی‌رفت. به راستی، علت واقعه چیست؟ چرا آنها در ضدیت با جمهوری اسلامی از معاندان تابلودار هم پیش افتادند؟
نیمۀ آبان 1358، دولت موقت به ریاست مهندس بازرگان بعد از 9 ماه حکومت، در اعتراض به تسخیر لانه جاسوسی امریکا استعفاء داد و حضرت امام آن را پذیرفت. دولت موقت که ارتباطات قوی با امریکا داشت در آن 9 ماه، از اوراق و سربرگ‌های نظام شاهنشاهی استفاده می‌کرد. وقتی به بازرگان می‌گفتند که مردم با رأی 98 درصدی، نظام شاهنشاهی را برانداخته‌اند و نظام جمهوری اسلامی را تصویب کرده‌اند. آیا شما نمی‌خواهید سر برگ‌های جدید، برای کارهای اداریِ دولت چاپ کنید؟ مهندس بازرگان پاسخ منفی می‌داد و می‌گفت: ما می‌خواهیم اگر حکومت تغییر کرد و شاهنشاه برگشت، کار غیر قانونی انجام نداده باشیم!!!
دوم خرداد 1376، محمد خاتمی که سابقۀ یازده سال وزارت فرهنگ را داشت، در نقش اپوزیسیون ظاهر شد و توانست با شعار علیه هاشمی رفسنجانی، رأی بیست میلیونی کسب کند و رئیس جمهور شود. او در طول زمامداری خود با امریکا و دشمنان اظهار دوستی کرد و حتی ارتباطات او با اقلیت‌های مسیحی و یهودی داخل، از حوزۀ علمیه قم نیز بیشتر شد. وقتی سال 1384 هاشمی دوباره نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، او از هاشمی حمایت کرد و معلوم شد که آن شعارها تماماً جنگ زرگری بوده است.
مجلس ششم از خرداد 1379 تا مدت چهار سال لیبرال‌ترین قوانین را از کشورهای اروپایی آورده در مجلس مصوب کردند و با حمایت شخص هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، آنها را به اجرا رساندند. بهمن 1382 وقتی که نمایندگان اصلاح‌طلب متوجه شدند که اقبال ندارند و مردم، دیگر به آنها رأی نخواهند داد، نقش اپوزیسیون را بازی کرده در صحن مجلس متحصن شدند بلکه انتخابات را به تأخیر بیاندازند. رهبر انقلاب مخالفت کرد و اجازه نداد که انتخابات تأخیر شود. آنها هم به ناچار، دست از پا درازتر به تحصن پایان دادند. اندکی بعد، برخی از آنها نقاب از چهره برانداخته، از کشور گریختند و در آغوش مسیحیان و یهودیان معاند با اسلام، عملاً اپوزیسیون شدند و به دشمنی با جمهوری اسلامی پرداختند.
سال 1388، میرحسین موسوی یک شورش سراسری به راه انداخت با ادعای اینکه رهبر انقلاب از رقیب او ــ احمدی‌نژاد ــ حمایت می‌کند. در حالیکه همین شائبه را اگر احمدی‌نژاد مطرح می‌کرد، قابل باورتر بود. زیرا موسوی طی سال‌های 68-1360 از سوی آیت الله خامنه‌ای به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شده بود. به هر حال، چرا میرحسین موسوی خامنه، که حتی ارتباط فامیلی با آیت الله خامنه‌ای دارد به یک جنگ علیه ایشان دست زد و سعی کرد نقش رئیس جمهور پیروز و اپوزیسیون را به طور همزمان بازی کند؟ نامه‌ای که آنها در آبان 1388 به اوباما نوشتند تا رئیس جمهور امریکا از جنبش سبز حمایت کند، عملاً چهرۀ واقعی آنها را نشان داد. یعنی درست بر خلاف آیۀ قرآن « أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار و ُرحَماءُ بَینَهُم» شدند.
****
علت این مسائل، در نفاق این شخصیت‌ها است. زیرا یکی از نشانه‌های منافق، این است که هم از توبره می‌خورد و هم از آخور. کسانی که می‌خواهند از حکومت نصیب برند و همزمان نزد دشمنان نیز آبرو داشته باشند، در واقع منافقان زمان ما هستند.
در صدر اسلام نیز چنین افرادی وجود داشتند. آنها در مدینه با پیامبر اکرم(ص) زندگی می‌کردند اما مخفیانه با یهودیان اطراف نیز مرتبط بودند. قرآن کریم، نیت پلید این منافقان را در همراهی با اهل کتاب و دشمنان، در آیات 51 و 52 از سورۀ مائده فاش کرده، که ما در ادامه به آن می‌پردازیم.
خداوند پس از آنکه مؤمنان را نهی می‌کند که اهل کتاب یعنی یهودیان و مسیحیان را به دوستی نگیرند، به طور ضمنی خبر می‌دهد که یهودیان، بر مسیحیان ریاست دارند (این مسئله در زمانۀ اکنون نیز دیده می‌شود که رئیس اشرار جهان، صهیونیست‌ها هستند و حتی مسیحیت نیز یک فرقۀ یهودی محسوب می‌شود). سپس خدای تعالی هشدار می‌دهد که اگر کسی از شما مسلمانان با اهل کتاب دوستی کند، از زمرۀ آنها محسوب می‌شود .
در آیۀ 52 مائده، خداوند متعال خبر می‌دهد که برخی از بیماردلان به سوی اهل کتاب گرایش دارند. سخنشان هم این است که می‌ترسیم که اوضاع به نفع آنها برگردد. سپس حق تعالی می‌فرماید که زمان فتح و نصرت ما نیز خواهد رسید و در آن زمان، این منافقان پشیمان خواهند شد.
متن این آیات سورۀ مائده و ترجمۀ آنها چنین است:
يَأيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيهَُودَ وَ النَّصَارَى أوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَ مَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإنَّهُ مِنهُْمْ إنَّ اللهَ لاَ يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (51) فَترََى الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشىَ أن تُصِيبَنَا دَائرَةٌ فَعَسىَ اللهُ أن يَأتىِ‏َ بِالْفَتْحِ أوْ أمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصْبِحُواْ عَلىَ‏ مَا أسرَُّواْ فىِ أنفُسِهِمْ نَادِمِينَ (52)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، يهود و نصارا را به دوستى برمگزينيد. بعضی از آنها (= یهود) بر بعضی دیگر (= مسیحیان) ولایت دارند. هر كس از شما كه ايشان را به دوستى گزيند در زمره آنها است. و خدا ستمكاران را هدايت نمى‌كند. (51) بیماردلان را مى‏بينى كه به سوی آنها مى‏شتابند و مى‏گويند: مى‏ترسيم كه اوضاع برگردد. اما باشد كه خدا فتحى پديد آرد يا كارى كند. آنگاه از آنچه در دل نهان داشته بودند پشيمان شوند. (52)
و حالا حکایت سلبریتی‌هایی است که با حضور در تلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی و تیم‌های ملی به شهرت رسیده و حالا جلوتر از دیگران، به دشمنی با حکومت می‌پردازند. ترس آنها از این است که اگر حکومت برگردد و غربی‌ها در ایران حاکم شوند، ابتدا گردن آنها را با گیوتین خواهند زد. چون آنها منتسب به نظام جمهوری بودند. با خود می‌اندیشند که اگر چند سنگ به جانب حکومت رها کنند و خودشان را مبرّا نشان دهند در زمان تغییر حکومت آینده، در امان خواهند بود. اما اگر حکومت برنگشت، از رأفت اسلامی برخوردار خواهند شد. زیرا جمهوری اسلامی مهربان‌تر از آن است که این نمک‌نشناسی را بر آنها بگیرد. چنانکه قبلاً در رفتار با موسوی و کروبی، نشان داده و سیرۀ امیر المؤمنین نیز چنین بوده است.
به نظرم محاسبۀ این افراد درست است. آنها رأفت جمهوری اسلامی و کینۀ شتری دشمنانش را به خوبی شناخته‌اند. بجز اینکه دو خطا دارند. اول اینکه خبر ندارند که جمهوری اسلامی مورد تأیید حضرت صاحب الزمان و ام القرای جهان اسلام است. لذا ساقط نخواهد شد تا آن حضرت بیاید و امکانات کشور در اختیار انقلاب مبارک او قرار گیرد.
دوم اینکه با چند اظهار نظر ضد جمهوری اسلامی، این سلبریتی‌ها هیچگاه نزد لیبرال‌ها خودی محسوب نمی‌شوند. به یاد آورید محمد نوری‌زاد را که نویسندۀ سابق کیهان بود و از سال 1388 تغییر موضع داد، اما هیچگاه نزد غربی‌ها پذیرفته نشد.
پس آیا بهتر نیست که این جماعت سلبریتی، ظاهر و باطنشان را یکی کنند و از نفاق و نان به نرخ روز خوردن‌ها دست بردارند و خود را رسوای دنیا و آخرت نکنند؟
منبع: روزپلاس
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.