هشتگسازی پیاده نظام فیلیمو؛ سازندگان «ممیزی» با حمایت پلتفرم یاغی چه اهدافی را پیش میبرند؟
به گزارش خط بازار؛ برنامه «ممیزی» شعر وترانه از سال ۱۳۸۶ در قالب یک برنامه رادیویی در «رادیوجوان» و برنامه «جوونی_آزاد» با سردبیری حامدجوادزاده و نویسندگی همسرش «ریحانه سعیدیان» آغاز شد.
در اسفند ٩٣ و بهار ٩٤ در برنامه شهرآورد و در شبکهیک سیما این برنامه همراه با زوج مذکور ادامه یافت و بعدها از سازو کار تولید در صدا و سیما خارج و به مجموعه «پرشانایده» رفت و به فاصله کوتاهی تبدیل به برند فیلیمو و آپارات شد.
ساختار این برنامه در بخشهای ابتدایی متمرکز روی ایده ممیزی شعر و ترانههای مشهور بود که توسط آقای ممیز (وحید آقاپور) اصلاح میشد و شوخیهای مضمونی حاصل تمرکز بر دیدگاههای آقای سانسورچی و تغییر متن ترانهها در فضایی ابزورد بود.
فضای ممیزی مبتنی بر بازجویی از هنرمندی است که قصد دارد برای ترانه، فیلم و سریالش مجوز دریافت کند. از حیث مضمون سختگیریهای آقای سانسورچی به ساختار و بوروکراسی فرهنگی سه دهه گذشته شباهتی ندارد.
ساختار برنامه ممیزی یک فرآیند نظارت سختگیرانه را به تدریج به ساختار سیاسی – امنیتی کشور تعمیم میدهد و شاید از منظر دنبال کنندگان چون لحن کمدی برای چنین برنامهای انتخاب شده است، چنین تفسیر “مته به خشخاش گذاشتن” تلقی شود. اما برای فاصلهگذاری میان مردم و حاکمیت کمدی در مدیا مهمترین ابزار است.
امیال شبه سانسورچی که از ناکجاآبادی و سختگیریهایش را همه چیز به نفع منافع سیاسی خود میخواهد مصادر کند و دائما «سانسور به نفع ایدئولوژی حکومتی» را به طیف محافظهکار درون ساختار نسبت میدهد، هدف برنامه که فاصلهگذاری میان هنرمندان و مردم با بدنه حاکمیتی است، محقق خواهد شد.
این برنامه در حالی در نیمه دهه نود تولیدش را آغاز کرد که چنین ممیزی در ساختار فرهنگی آن برهه دور از ذهن بود، اما با تحلیل جزئیات این برنامه میتوان دریافت که ممیز بر اساس ایده تمسخر رویکردهای محافظهکارانه و در مواردی طیف فرهنگی هوادار انقلاب اسلامی ساخته شده است.
در قسمتهای نخست این برنامه وقتی آقای سانسورچی «کیهان» و «اخراجیها» را به عنوان روزنامه و فیلم تراز معرفی میکند، میتوان حدس است که سوگیریهای این برنامه چه اهدافی را در تمسخر نمادهای گفتمانی انقلاب اسلامی دنبال میکند.
با توجه به فضای فعلی در دو سال گذشته و تمرد علنی فیلیمو از سکوی نظارتی ساترا میتوان به این تحلیل رسید یکی دیگر از اهداف این برنامه با محوریت ممیزی، هدفی جز سست کردن جایگاه سکوهای نظارتی و ناظران بر امور تولید محتوای فرهنگی در داخل کشور را ندارد.
ممیزی با یک شیب آرام به تدریج رویه سیاسیتری در پیش گرفت و یکی از قسمتهایش با روی کار آمدن دولت سیزدهم تبدیل به ترند فضای مجازی شد. این بخش از برنامه ممیزی با هشتگ «کت_کشی» ترند شد.
در بریده ترند شده «کت_کشی» سانسورچی میگوید: من از مدیران اقتصادی این کشور هستم و در وزارت صمت از مدیرکلهای مهم ذی نفوذ و تعیین کننده هستم، اصلا وزیر با لابی ما انتخاب میشود.
هنرمند مدعو ناگهان میپرسد: شما عضو مجمع ذاکرین (اهل بیت) بودید، چی شد که که یک دفعه رشد کردید؟
سانسورچی میگوید: ما پله پله آمدیم بالا، گام اول شما باید چندین سال «کتکشی» کنید.
عبارت دوپهلوی کتکشی و بریدههای برنامه ممیزی که در آشوبهای اخیر به بخشی از عملیات اعتراضی علیه حاکمیت تبدیل شد، نشان میداد سازندگان و پلتفرم پخش کننده از خلأ مشهود نظارت بر این برنامه، یک فرهنگ ضد سیستمی را تولید و در فضای مجازی گسترش دادهاند.
فواید تحریم
با مبنا قرار دادن بخشی از یکی از قسمتهای ترند شده این مجموعه میتوان ردپای هجو گفتمان انقلابی که مبتنی بر توسعه اقتصادی برای عبور از تحریم است را به وضوح مشاهده کرد، در بخشی دیگر از این برنامه که با هشتگ «کاسبان_تحریم» ترند شد سانسورچی با استدلال کاراکتر مدیری در سریال هیولا میگوید: تورم میتواند مفید باشد، ما ناله تورمی داریم و اشتباه است. همین منطق نمایشی {سریال هیولا} را باید در مورد تحریم پیاده کرد. راجع به فواید تحریم سریال بسازیم. سانسورچی در مورد فواید تحریم میگوید: فرض کن ۱۰۰۰ میلیارد پول دارید که رانت هیات مدیره شرکت فولاد است و ما این مبلغ را گرفتهایم. میتوانی گوشی بنز و مازاراتی وارد کنید؟
هنرمند مدعو پاسخ میدهد: خیر.
سانسورچی میگوید: من وارد میکنم… و جنس وارداتی را میفروشم و به ۵۰۰۰ میلیارد تومن پول میرسم. ۱۰۰۰ میلیارد شرکت فولاد را پس میدهم، پس تحریم خوب است. تحریم فلج کنند نیست و به هنرمند مدعو اشاره میکند: شما نیمی از واقعیت را نمیبینند.
نسبت ممیزی با آشوبهای ۱۴۰۱
با استناد به ذکر نمونههای مصداقی بالا میتوان اذعان داشت که بخشی از مجموعه ممیزی برای انتخابات پسا ۱۴۰۰ ساخته شد تا تفکر حاکم بر سطوح دولتی را پیشاپیش به سخره گرفته و هجو کند.
باید تاکید کرد ذکر این مصادیق در نفی ساختن برنامه انتقادی نیست. برنامه انتقادی هجو و کمدی ساختن درباره ساختار حاکمیت را نباید عیب تلقی کرد. برخی انحرافات در ساقه پیش میآید و در هر سیستمی چنین است و ساختن برنامه انتقادی مصداق هرس ساقه است، اما فیلیمو با برنامه ممیزی به دنبال بریده تنه درخت و زدن به ریشه است. ممیزی در پی ایجاد یک انحراف در افکار عمومی که درخت و ساختار مورد نقدش میوهای نخواهد داد. این استدلال در ماجرای پسا آشوبهای ۱۴۰۱ بیشتر از گذشته خودنمایی کرد.
صفحه رسمی این برنامه در اینستاگرام که توسط سازندگان بارها تایید شده متعلق به آنان است و در پستهای ریحانه سعیدیان تائید شده و میتوان استناد کرد که توسط گردانندگان اداره میشود. اقدام به هشتگسازی از اسم رمز «مهسا امینی» در بحبوحه آشوبهای سال گذشته با استفاده برنامهای که توزیع سراسری آن به عهده پلتفرم فیلیمو است و به عنوان یکی از بِرندهای آن شناخته شده، هشتگسازی به همراه انتشار بخشهایی از این برنامه برای تطبیق با غائله سال گذشته چه معنایی میتواند داشته باشد؟
آیا هشتگسازی از عنوان شهر زاهدان همزمان با اتفاقات سال گذشته و انتشار آن با هشتگ کردن اسم رمز مهسا امینی تصادفی و بدون غرض بوده است؟
همزمان با آشوبهای ۱۴۰۱ ممیزی سه بخش کوتاه از برنامههای قبلی خود را با هشتگ#مهسا_امینی و باعنوان «همراه ایران» منتشر کرد.
وحید آقاپور در یکی از این بخشها به خواننده مدعو میگوید: نذار خفهات کنن فکرت را بگو{استفاده شده در ترانه} برای من عجیب است. ما اصلا خفه کردیم نداریم ما آزادترین کشور دنیا هستیم و “نذار خفهات کنند” را باید اصلاح کنی و گرنه خفهات میکنند!
در سومین پست متناسب با آشوبهای سال گذشته خواننده و سانسورچی به صورت مشترک ترانهای تغییر یافته را با این مضمون میخوانند: بیا بنویسیم مثل درس مثل مشق تو کتاب تاریخ فردا/بیا بنویسیم ما هنوز زندهایم زیربار غمها و درها /بیا بنویسیم که روزگار قاتل امیده ولی ما می دونیم شب تار آخرش سپیده/جنگ و قهر و تحریم ستم، این جهان پلشته/کی میدونه غیرخودمون، چی به ما گذشته/ هیچکی توی تاریخ قد ما خون دل نخورده، واسه یه ذره زندگی این همه نمرده/ ته همه این غما، باز ما سربلندیم /یه روزی میاد که باهم دوباره بخندیم …
پیج برنامه ممیزی که طی چند فصل طولانی از فیلیمو پخش میشد، همزمان با گسترش یافتن آشوبها به دانشگاهشریف، پست بالا را منتشر کرد و سازندگان این برنامه نوشتند: پیج ممیزی قصد داشت در این روزها با انتشار قسمتهایی از ممیزی، با مردم ایران همراهی کنه. اما در شرایط کنونی، ضمن ابراز تاسف در خصوص وقایع اخیر(خصوصاً دانشگاههای شریف و اصفهان) و در جهت همدردی با مردم عزیز ایران، تا اطلاع ثانوی از هرگونه فعالیتی خودداری میکند.
ممیزی چندی بعد همزمان با زلزله خود برنامه دیگری را منتشر کرد و در قالب ممیزی ترانه «همهچی آرومه» به بررسی رخدادهای پس از فتنه ۱۴۰۱ پرداخت.
در بخشی این ویژه برنامه به موضوع «خوببودن حال» مطرح میشود و ممیز میگوید: ما هستیم اما همکاران شما (منظور سلبریتیها) نیستید، سه ماه سر کار هستیم دریغ از یک نفر اینکه کسی برای ممیزی شعر و ترانه مراجعه کند. ممیز با اشاره به اتفاقات اخیر سخنان وزیر ارشاد را دستمایه قرار میدهد و میگوید: کنفرانس برگزار کردیم و خواهش کردیم کنسرتها را شروع کنید و هنرمندها بخوانند و برنامههای هنری را با شور و حال اجرا کنند اما افاقه نکرد و اغلب تشریف نیاوردند به غیر از آقای حسن ریوندی و پرواز همای.(هنرمندان تراز) ممیز با اشاره به این دونفر به فعالیت این دو در ایام آشوبهای ۱۴۰۱ اشاره میکند.
خواننده اشاره میکند: کمی هوا سرد است، ممیز پاسخ میدهد: انصافا هوا سرد است و موضوع است که زمستان است و پیشبینی هم شده بود زمستان سخت. بروید هشتگ زمستان سخت را سرچ کنید متوجه میشوید؟
خواننده: این هشتگ برای ما بود؟
ممیز: به هر حال ما همه در نیمکره شمالی هستیم وهمه زمستان نیمکره شمالی زمستانهای مشترکی دارند. کار به اینجا کشیده بود که هیزم و ذغال بیاورند. ببیند موضوع سوخت مال سوختن نیست مال ساختن است.
در ممیزی ترانه همه چی آروم ممیز میگوید: همه چی آرومه ماجرا خوابیده. خواننده میپرسد: کدام ماجرا؟ ممیز در پاسخ اشاره میکند: اهل معنا خودشان خواهند فهمید. همه چی آرومه، ماجرا خوابیده، هر کسی شک داره، بهش بگویید مالیده.
کاملا مشخص است که در قالب برنامه ممیزی از زبان یک ممیز دولتی، آرامش پس از فتنه ۱۴۰۱ با لحنی دوگانه مورد بررسی قرار میگیرد. ممیزی از آن دسته برنامههایی است طبق اظهارنظر شخصیت درون نمایش، مسائلی را با زبان دوگانه مطرح میکند که صرفا اهل معنا متوجه آن میشوند و با این روش میخواهد تلاش مدیران میانی حاکمیتی برای آرام تر شدن فضای کشور را هجو کند.
خواننده میگوید همه چی آرام است فقط گاز نداریم. ناگهان ممیز خشمگین میشود و میگوید: چرا سیاهنمایی میکنید در کل وضع وضعیت خوب و قابل دفاعی است و در ویدئوی نهم ممیز اشاره میکند همه چیز آروم است و بیخودی مینالیم و ممیزی در بخشی از ویدئوی هشتم عصبانی میشود و میگوید در کل وضعیت خوب و قابل دفاعی است.
در ویدئوی بعدی خواننده به استعاره اشاره میکند و ممیز میگوید: استعاره مُرد. ما اینجا این همه حرف زدیم سمینار برگزار کردیم “چگونه استعاره مرد” و آقای حداد عادل آمدند سخنرانی کردند و آنوقت شما از استعاره صحبت میکنید.
هجو فعالیتهای فرهنگی حداد عادل
خواننده: این بنیاد سعدی چیست؟
ممیز اشاره میکند کار این بنیاد ترویج زبان فارسی در کشورهای مختلف است. این همه شبکههای فارسی زبانی که شما میبیند از کجا فارسی یاد گرفتهاند؟ این کار نتیجه زحمات بنیاد سعدی است. ما بنیادهای خوبی داریم. لیست بنیاد ها را به تو خواهم داد با ردیف بودجههایشان و شفاف گفته شده؛ اگر یک وقت خواستید این لیست را در اختیارتان قرار میدهم.
در ویدئوی دیگری ممیز اصرار دارد عبارت “این آرامش تا ابد پابرجاست” که طعنهای دو پهلو به حمایت از استمرار حاکمیتی است در باسازی هجوآلود ترانه استفاده شود و با همان لحن چند پهلومیگوید: این بخش را تبدیل به دیوار نگارههای میدان ولیعصر و میدان انقلاب خواهیم کرد.
حیات برنامه ممیزی پس از خروج تیم سازندهاش از صدا و سیما با حمایت فیلیمو، ادامه پیدا کرد و در خلأ یک سکوی قانونی ناظر بسیاری از برنامههایش را بدون مجوز های رسمی تولید و توزیع کرد.
نکته مهم این است که کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه تنها نهاد قانونی دارای پشتوانه قانونی است، برنامه ممیزی را به عنوان یک برنامه مخرب تشخیص نداد و ترکتازی گروه سازنده با دستخوش ساختن مجموعه برنامه صداتو ادامه پیدا کرد. با این حال ضرورت عملکرد سازندگان و واکنشهای آنان در فتنه اخیر نیاز به بررسی بیشتری دارد.
منبع: مشرق نیوز
برچسب ها :برنامه ممیزی ، ضد انقلاب ، فیلیمو ، کت کشی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0