خط بازار
اخبار

نکات نهفته در گزارش شادی جهانی 2025

به گزارش خط بازار؛ «روزنه‌ای از نور امیدوارکننده» توصیفی است که می‌توان از گزارش سالانه شادی جهانی ۲۰۲۵ (WHR25) که از سوی مرکز تحقیقات رفاه دانشگاه آکسفورد و با همکاری گالوپ و شبکه راه‌حل‌های توسعه پایدار سازمان ملل منتشر شده، ارائه کرد.

سعید ابوالقاسمی در هفته نامه تجارت فردا نوشت: گزارش امسال با کلیدواژه «مراقبت و اشتراک» منتشر شده و شادی را نه مفهوم انتزاعی، بلکه معیار عملی برای سنجش پیشرفت جوامع می‌داند. هدف اصلی آن نیز جابه‌جایی تمرکز از شاخص‌های مادی همانند تولید ناخالص داخلی به سمت ارزیابی‌های ذهنی زندگی است که براساس آن، «نوع‌دوستی» (Altruism) به‌عنوان «رفتار دوگانه همراه با شادی» توصیف شده است و به رفتارهای اجتماعی گفته می‌شود که هم موجب شادی فردی می‌شود و هم شادی را برای فردی که مورد دوست داشته شدن قرار گرفته، به ارمغان می‌آورد.

این نوع‌دوستی، بر سیاست‌هایی تاکید دارد که روابط اجتماعی را تقویت می‌کند و با کاهش نابرابری، موجب کمتر شدن «مرگ‌ومیر ناشی از ناامیدی» می‌شود. داده‌های معتبری برای تدوین این گزارش مورداستفاده قرار گرفته است. منبع اصلی آن، نظرسنجی جهانی گالوپ است که از سال ۲۰۰۵ میزان رضایت از زندگی را در مردم جهان اندازه‌گیری می‌کند. برای جمع‌آوری این داده‌ها، حداقل با یک هزار نفر در هر کشوری گفت‌وگو و مصاحبه شده و مفاهیم مختلف همانند حمایت اجتماعی، امید به زندگی سالم، آزادی انتخاب زندگی، فعالیت‌های خیریه، داده‌های احساسی همانند خنده، لذت، نگرانی و غم و همچنین فعالیت‌های نوع‌دوستانه مورد بررسی قرار گرفته است.

تحلیل‌های انجام‌شده از داده‌های این گزارش، واقعیت‌های جالب را پیش‌روی مردم جهان قرار می‌دهد. براساس این تحلیل‌ها، مردم کشورهای منطقه نوردیک (منطقه‌ای فرهنگی و جغرافیایی در اروپای شمالی و اقیانوس اطلس شمالی) شامل دانمارک، فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد همچنان شادترین مردم جهان‌اند.

فنلاند برای هشتمین سال متوالی در صدر قرار گرفته، دانمارک دوم است، ایسلند سومین پله را به خودش اختصاص داده و سوئد، هلند، نروژ، لوکزامبورگ، سوئیس و استرالیا در جمع ۱۰ کشور برتر جای گرفته‌اند. نکته مهم، قرار گرفتن کشورهایی همانند کاستاریکا و مکزیک در ۱۰ کشور برتر و سقوط ایالات‌متحده از رتبه ششم به بیست‌وچهارم است. در کنار همه آمارهایی که از این گزارش ارائه شده، راهنمای مهمی برای سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان کشورها و دولت‌ها وجود دارد.

«سرمایه‌گذاری بر روابط داوطلبانه و موثر همانند مشوق‌های وعده‌های مشترک، برنامه‌های فوق‌العاده در مدارس و هدایت کمک‌ها به خیریه‌های کارآمد، نابرابری را جبران می‌کند و با مهار انزوا، شادی را افزایش می‌دهد.» در این زمینه نیز، نوع‌دوستی نه‌تنها بهترین سرمایه‌گذاری است، بلکه ابزاری برای صلح و آشتی در درگیری‌ها نیز به شمار می‌رود. نکته مهم پیام گزارش شادی سال ۲۰۲۵ جهانی است: «شادی، در دسترس همه است. البته اگر دولت‌ها و جوامع، مراقبت و همراهی را انتخاب کنند.»

پیشتازان شادی

گزارش شادی جهانی (۲۰۲۵)، مدال افتخار بزرگ بر گردن کشورهای منطقه نوردیک می‌آویزد. مردم این کشورها، نه‌تنها شادترین مردمان جهان‌اند، بلکه در نوع‌دوستی و رفتارهای اجتماعی هم در صدر ایستاده‌اند. این پیشتازی تصادفی نیست. «ترکیبی از اعتماد اجتماعی بالا، برابری اقتصادی، نهادهای شفاف و فرهنگ عمیق مراقبت از یکدیگر، مردم این کشورها را به الگویی برای سایر کشورها تبدیل کرده است.»

فنلاند که برای هشتمین سال پیاپی در رتبه نخست شادی جهان قرار گرفته، تنها کشوری است که میانگین رضایت از زندگی آن از مرز هشت گذشته است. این عدد، امتیاز تقریبی است که در مقیاس‌سنجی صفر تا ۱۰ برای این کشور به‌دست آمده و اعلام شده است. دانمارک، ایسلند و سوئد در رتبه‌های دوم تا چهارم و نروژ در رتبه هفتم قرار دارند. به این ترتیب، پنج کشور از ۱۰ کشور برتر جهان از منطقه نوردیک هستند.

آنچه این کشورها را از کشورهای دیگر متمایز می‌کند، نه فقط شادی بالا، بلکه «کیفیت شادی» است. «شادی کشورهای منطقه نوردیک، بر پایه اعتماد و نوع‌دوستی بنا شده که بی‌نظیر محسوب می‌شود.» گزارش شادی سال ۲۰۲۵ از یک آزمایش جهانی معروف به «آزمایش کیف گم‌شده» به‌عنوان معیار عینی برای سنجش نوع‌دوستی استفاده می‌کند. در این آزمایش، کیف‌هایی حاوی پول و اطلاعات تماس مالکان آن، در شهرهای مختلف رها می‌شود و نرخ بازگشت آنها به ثبت می‌رسد. گزارش تاکید می‌کند سطح بالای نوع‌دوستی، فقط ویژگی فرهنگی نیست، بلکه نتیجه مستقیم سیاست‌ها و نهادهایی است که اعتماد را تقویت می‌کند. در کشورهای نوردیک، مردم نه‌تنها به یکدیگر اعتماد بیشتری دارند، بلکه به دولت و نهادهای عمومی نیز اعتماد بالایی نشان می‌دهند. ادراک فساد در این کشورها پایین است.

همچنین، حمایت اجتماعی به معنی برخورداری از حمایت فردی که در مواقع سخت بتوان به او تکیه کرد در این کشورها در بالاترین سطح جهانی قرار دارد. یکی از یافته‌های مهم گزارش این است که نوع‌دوستی در کشورهای نوردیک پس از همه‌گیری کووید ۱۹ نه‌تنها کاهش نیافت، بلکه در برخی شاخص‌ها افزایش یافت. بر این اساس، کمک به غریبه‌ها در این کشورها همچنان حدود ۲۰ درصد بالاتر از سطح پیش از همه‌گیری کووید ۱۹ است.

این در حالی است که کشورهای غربی دیگر، اعمال نوع‌دوستانه پس از شوک اولیه کووید ۱۹ به سطح پیشین بازگشت یا حتی کاهش یافت. نوع‌دوستی بالا، یکی از دلایل اصلی شادی پایدار در این کشورها به شمار می‌رود. هرچه نرخ بازگشت کیف در کشوری بالاتر باشد، میانگین رضایت از زندگی نیز بالاتر است. نکته قابل توجه دیگر، کم بودن نابرابری شادی در این کشورهاست. درحالی‌که نابرابری رضایت از زندگی در بسیاری از کشورها در دو دهه گذشته افزایش یافته، در کشورهای نوردیک این نابرابری یا ثابت مانده یا حتی کاهش یافته است.

گزارش تاکید می‌کند نوع‌دوستی زیاد، نوعی «شبکه ایمنی غیررسمی» را به وجود می‌آورد که از سقوط افراد به پایین‌ترین سطوح شادی جلوگیری می‌کند. به عبارت دیگر، در جامعه‌ای که مردم به یکدیگر کمک می‌کنند، حتی کسانی که درآمد کمتری دارند یا با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند، کمتر احساس تنهایی و ناامیدی می‌کنند. گزارش شادی جهانی سال ۲۰۲۵ کشورهای نوردیک را نه فقط به‌عنوان شادترین جوامع، بلکه به‌عنوان جوامعی معرفی می‌کند که توانسته‌اند شادی را به‌صورت عادلانه و پایدار توزیع کنند.

نکته مثبت

یکی از مهم‌ترین و غافلگیرکننده‌ترین یافته‌های گزارش شادی جهانی سال ۲۰۲۵، «افزایش پایدار» رفتارهای نوع‌دوستانه در سراسر جهان پس از همه‌گیری کووید ۱۹ بوده است. برخلاف انتظار پژوهشگران که تصور می‌کردند موج نخستین همدلی و کمک‌رسانی در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ موقتی باشد و پس از بازگشت به زندگی عادی کاهش یابد، داده‌های سال ۲۰۲۴ نشان می‌دهد این افزایش نه‌تنها از بین نرفته بلکه به «سطح جدید عادی» تبدیل شده است. این گزارش سه شاخص اصلی نوع‌دوستی را بررسی می‌کند که هر سه از نظرسنجی جهانی گالوپ به‌دست آمده‌اند. بر این اساس، شاخص‌های «کمک به فرد غریبه»، «اهدای پول به خیریه» و «انجام کار داوطلبانه» مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

در سال ۲۰۲۴، میانگین جهانی این سه رفتار با هم حدود ۱۰ درصد بالاتر از سطح پیش از همه‌گیری باقی مانده است. به بیان دقیق، کمک به غریبه‌ها در سطح جهانی ۱۸ درصد بالاتر از میانگین پیش از ۲۰۱۹، انجام کار داوطلبانه هشت درصد بالاتر و اهدای پول به سطح پیش از همه‌گیری کووید ۱۹ بازگشته، اما همچنان در بسیاری از کشورها بالاترست. در مجموع، شاخص ترکیبی «رفتارهای نوع‌دوستانه» در سال ۲۰۲۴ حدود ۹ تا ۱۰ درصد بالاتر از سال ۲۰۱۹ ایستاده و این افزایش در همه مناطق جهان به جز خاورمیانه و شمال آفریقا که داده‌های آن ناقص است، مشاهده می‌شود.

گزارش شادی جهانی، این پدیده را «جهش نوع‌دوستی پس از همه‌گیری کووید ۱۹» نامیده و آن را یکی از معدود پیامدهای مثبت همه‌گیری می‌داند. از سوی دیگر، افزایش پایدار، تاثیر مستقیمی بر کاهش نابرابری شادی داشته است. در دو دهه گذشته، نابرابری رضایت از زندگی درون کشورها به‌طور متوسط ۲۵ درصد افزایش یافته بود، اما پس از سال ۲۰۲۰ این روند کند شده و حتی در برخی مناطق معکوس شده است. اکنون هر ۱۰ درصد افزایش در رفتارهای نوع‌دوستانه، نابرابری شادی را حدود چهار تا پنج درصد کاهش می‌دهد. جالب‌ترین بخش ماجرا این است که افزایش در گروه‌هایی که بیشترین آسیب را از همه‌گیری کووید ۱۹ دیده بودند، حتی بیشتر مشاهده شده است. پدیده‌هایی که در گزارش به چشم می‌آید، تا حدی به «تجربه مشترک رنج» پیوند برقرار می‌کند.

«همه‌گیری کووید ۱۹ به مردم یادآوری کرد که همه در قایقی نشسته‌ایم و حس همبستگی، پس از پایان محدودیت‌ها، در رفتارهای روزمره باقی مانده است.» افزایش پایدار، فرصتی طلایی برای سیاست‌گذاری است. اگر دولت‌ها و نهادها بتوانند موج همدلی را از طریق برنامه‌های تشویقی مثل معافیت مالیاتی بیشتر برای اهدا، یا برنامه‌های داوطلبی در مدارس و محل کار تقویت کنند، می‌توانند نابرابری شادی را برای همیشه کاهش دهند.

مانع بزرگ

یکی از جالب‌ترین و نگران‌کننده‌ترین یافته‌های گزارش شادی جهانی در سال ۲۰۲۵ این است که انسان‌ها به‌شدت نوع‌دوستی دیگران را دست‌کم می‌گیرند و همین سوءتفاهم، آنها را از شادی بیشتر محروم می‌کند. در این گزارش از آزمایش بین‌المللی مشهوری استفاده می‌شود. براساس این آزمایش، کیف‌هایی حاوی حدود ۱۳ دلار پول نقد و اطلاعات تماس مالک آن در ۳۵۵ شهر و ۴۰ کشور رها می‌شوند. نتیجه‌ای که در سال ۲۰۲۴ به‌دست آمد، این بود که بیش از ۸۰ درصد کیف‌ها به صاحبشان بازگردانده شد. در بسیاری از کشورها همانند سوئد، دانمارک، و نروژ این رقم به بالاتر از ۸۰ و تا ۹۰ درصد نیز رسید. اما نکته مهمی وجود دارد. زمانی که از مردم همان کشورها پرسیده می‌شود که «به نظر شما، چند درصد از مردم کیف را به صاحب اصلی آن برمی‌گردانند؟» میانگین پاسخ جهانی حدود ۵۰ درصد است. یعنی مردم احتمال می‌دهند که فقط ۵۰ درصد از مردم، کیف را به صاحب اصلی‌شان بازگردانند. این پدیده با عنوان «کم‌ارزش کردن سیستماتیک نوع‌دوستی دیگران» نامیده شده است. این اشتباه فقط خطای شناختی ساده نیست. تاثیر آن بر شادی بزرگ‌تر از چیزی است که تصور می‌کنیم.

تحلیل‌های گزارش نشان می‌دهد افرادی که باور دارند دیگران بیشتر کیف را برمی‌گردانند، به‌طور متوسط ۸/۰ درصد بالاتر از دیگر افراد از زندگی رضایت دارند. همچنین، اثر این باور مثبت، بیش از دو برابر اثرپذیری درآمد در متوسط شاخص سنجش رضایت و شادی است. یعنی اگر باور افراد به نوع‌دوستی دیگران ۱۰ درصد افزایش یابد، شادی آنها بیشتر از زمانی افزایش می‌یابد که درآمدشان بالاتر برود. اکنون پرسش مهم‌تری مطرح می‌شود: «چرا این سوءتفاهم تا این حد پرهزینه است؟»

سه دلیل اصلی برای آن وجود دارد. نخست آنکه وقتی فکر می‌کنیم دیگران خودخواه‌اند، خودمان هم کمتر نوع‌دوست می‌شویم. دوم اینکه اعتماد اجتماعی پایین می‌آید و احساس تنهایی و ناامنی بیشتر می‌شود. سوم اینکه فرصت‌های همکاری و کمک متقابل را از دست می‌دهیم، چون فکر می‌کنیم کسی به ما کمک نمی‌کند. جالب آن است که همین افراد وقتی خودشان کیف پیدا می‌کنند، آن را برمی‌گردانند، اما تصور می‌کنند دیگران این کار را انجام نمی‌دهند. این پدیده نیز با عنوان «سوگیری منفی در ادراک هنجارهای اجتماعی» نامیده می‌شود. داستان از جایی جالب‌تر می‌شود که در آزمایش میدانی، به گروهی از افراد، واقعیت نرخ بازگشت کیف بالای ۸۰ درصد اعلام شد و به گروه دیگر، عددی اعلام نشد. نتیجه این بود، گروهی که اطلاعات درست دریافت کرده بودند، در هفته‌های بعد بیشتر به غریبه‌ها کمک کردند و حتی رضایت از زندگی‌شان به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافت. این شکاف میان واقعیت و تصور، یکی از بزرگ‌ترین موانع پیش‌روی شادی جهانی است. اگر جوامع و نظام‌های حکمرانی بتوانند این سوءتفاهم را برطرف کنند، می‌توانند بدون هیچ هزینه مادی، شادی کل جامعه را به میزان زیادی افزایش دهند.

نابرابری شادی

یکی از مهم‌ترین پیام‌های گزارش شادی جهانی سال ۲۰۲۵ این است که در دو دهه گذشته، نابرابری شادی در کشورها به‌شدت افزایش یافته، اما نوع‌دوستی و رفتارهای مراقبتی توانسته‌اند بخش بزرگی از این رشد نابرابری را به‌ویژه برای افرادی که در پایین‌ترین سطوح شادی قرار دارند، جبران کنند. در این گزارش، از «ضریب تغییرات رضایت از زندگی» استفاده شده که تاثیر مهمی در نابرابری شادی دارد.

هر چه این عدد بزرگ‌تر باشد، فاصله شادی بین افراد خوشحال و افراد غمگین در یک کشور بیشتر است. از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۴، میانگین جهانی این ضریب از حدود ۳۵/۰ به ۴۴/۰ بیشتر شده؛ در بیشتر کشورها شکاف بین افرادی که به شادی در زندگی امتیاز ۸ یا ۹ می‌دهند با افرادی که به زندگی‌شان امتیاز سه یا چهار می‌دهند، تعمیق شده است. خبر خوب اینجاست که در همین بازه زمانی، افزایش رفتارهای نوع‌دوستانه حدود یک‌چهارم این رشد نابرابری را خنثی کرده است. تحلیل‌های گزارش نشان می‌دهد هر ۱۰ درصد افزایش در رفتارهای نوع‌دوستانه کشوری، نابرابری شادی را حدود چهار تا پنج درصد کاهش می‌دهد و اگر رفتارهای نوع‌دوستانه در سطح پیش از همه‌گیری کووید ۱۹ باقی مانده بود، نابرابری شادی امروز حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد بیشتر از عددی بود که اکنون به چشم می‌خورد.

به معنای بهتر، جهش ۱۰درصدی نوع‌دوستی پس از همه‌گیری کووید ۱۹، رشد نابرابری شادی در دو دهه گذشته را جبران کرده است. مهم‌ترین نکته این است که این اثر برای «گروه‌های با شادی کمتر» قوی‌تر است. گزارش افراد را به چهار رده شادی تقسیم می‌کند و افرادی که در ۲۵ درصد پایین توزیع شادی هستند، بیشترین سود را از نوع‌دوستی جامعه می‌برند. زیرا زمانی که کمک به غریبه‌ها و حمایت غیررسمی در جامعه بیشتر باشد، افراد آسیب‌پذیر کمتر احساس تنهایی و بی‌پناهی می‌کنند. همچنین، نوع‌دوستی مثل «شبکه ایمنی غیررسمی» عمل می‌کند که جلوی سقوط افراد به سطوح پایین شادی را می‌گیرد. در مقابل، اثر بیکاری، بیماری یا از دست دادن درآمد بر شادی این گروه، در جوامعی که نوع‌دوستی بالاتری دارند، بین ۳۰ تا ۴۰ درصد کمتر می‌شود. در کشورهایی که پس از همه‌گیری کووید ۱۹ بیشترین افزایش کمک به غریبه‌ها وجود دارد، نابرابری شادی نه‌تنها افزایش نیافت، بلکه اندکی کمتر هم شد. در مقابل، در کشورهایی که نوع‌دوستی در آنها ثابت بود و یا کاهش یافت، نابرابری شادی همچنان رو‌به افزایش است. این سازوکار درست همان نکته‌ای است که کشورهای نوردیک را از دیگر کشورها متمایز می‌کند. «در این کشورها نه‌تنها میانگین شادی بالاست، بلکه نابرابری شادی هم در رتبه پایین‌تری قرار دارد؛ که البته دلیل اصلی آن، فرهنگ بالای اعتماد و کمک متقابل تلقی می‌شود.»

سهم غذا

یکی از کاربردی‌ترین فصل‌های گزارش شادی جهانی (۲۰۲۵)، فصل سوم است که به موضوع «اشتراک وعده‌های غذایی با دیگران» اختصاص دارد. در این فصل نشان داده می‌شود که صرف غذا همراه با خانواده، دوستان یا حتی همسایه‌ها، یکی از قوی‌ترین و درعین‌حال ارزان‌ترین راه‌ها برای افزایش شادی است. اثر این راه در شادی اجتماعی هم‌تراز با اثر افزایش زیاد درآمد در شادی است. بر این اساس، هر وعده غذایی اضافی در هفته که با دیگران صرف شود، رضایت از زندگی را به‌طور متوسط ۲/۰ واحد بالا می‌برد. این ۲/۰ واحد، معادل صعود پنج پله‌ای در رتبه‌بندی جهانی شادی است. در محاسبه ساده می‌توان به این نتیجه رسید که اگر هر فرد، چهار وعده غذایی در هفته را تنها صرف کند و این تعداد وعده را به ۹ وعده صرف غذا با دیگران برساند، شادی او به اندازه فردی که درآمد دوبرابری پیدا کرده است، افزایش می‌یابد. در حال حاضر میانگین جهانی حدود هفت وعده غذایی مشترک در هفته است، اما تفاوت‌های منطقه‌ای زیادی نیز وجود دارد. کشورهای امریکای لاتین با ۹ وعده در هفته، بالاترین میزان جهانی را دارند و جنوب آسیا با حدود چهار وعده در هفته، کمترین میزان را به خودش اختصاص داده است.

اروپای غربی و آمریکای شمالی حدود هفت تا هشت وعده، اروپای شرقی و آسیای مرکزی حدود شش وعده و خاورمیانه و شمال افریقا با حدود ۵/۵ وعده، در جایگاه‌های دیگر قرار گرفته‌اند. دلیل تفاوت‌ها عادت‌های غذایی نیست، بلکه ساختار خانواده، فرهنگ و اندازه خانه نیز در این آمار تاثیر دارد. در آمریکای لاتین خانواده‌ها بزرگ‌تر هستند و دور هم جمع شدن برای غذا، یک آیین روزانه است و همین باعث شده میانگین شادی در این منطقه بالاتر از آن چیزی باشد که فقط با درآمدشان توجیه شود.

میانگین رضایت از زندگی افرادی که در یک هفته، ۱۳ وعده یا بیشتر با دیگران غذا می‌خورند، حدود شش درصد است درحالی‌که این میزان در افرادی که همه وعده‌های غذایی را تنها صرف می‌کنند، ۹/۴ است. فاصله ۲/۱واحدی، نصف اثر بیکاری بر شادی است. قابل ‌تامل‌ترین بخش این یافته آن است که تنها بودن در زمان صرف غذا، عامل مهمی است که به تنهایی واقعی دامن می‌زند. در ایالات‌متحده آمریکا از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۳، درصد افرادی که «اغلب یا همیشه تنها غذا می‌خورند» ۵۳ درصد افزایش یافت. این میزان در جوانان ۱۸ تا ۳۴ سال به ۱۸۰ درصد رسید که یکی از دلایل اصلی افزایش چشمگیر احساس تنهایی در نسل جوان آمریکاست. پژوهشگران این رابطه را علت و معلولی توصیف می‌کنند. «فقط افراد شاد نیستند که دور هم جمع می‌شوند، بلکه عمل اشتراک غذا باعث شادی بیشتر می‌شود. آزمایش‌های کوچک هم همین نتیجه را نشان داده‌اند. زمانی که از افراد خواسته شد یک ماه بیشتر با دیگران غذا بخورند، به شکل معناداری با افزایش رضایت از زندگی روبه‌رو شدند.»

خانواده‌های شاد

«خانواده، عامل مهمی در افزایش شادی افراد است.» این جمله، خلاصه کاملی از فصل چهارم گزارش شادی سال ۲۰۲۵ را در مقابل مخاطبان قرار می‌دهد. تحلیلی که براساس انجام بیش از یک میلیون مصاحبه در سراسر جهان به‌دست آمده، نشان می‌دهد شادی در خانوارهای چهار تا پنج‌نفره به اوج خودش می‌رسد. این در حالی است که زندگی تک‌نفره، پایین‌ترین سطح شادی را به خودش اختصاص می‌دهد. زندگی دونفره یا همان زوج‌های بدون فرزند، بهتر از تنهایی است، اما هنوز نمی‌تواند شادی واقعی را در افراد ایجاد کند. اما زمانی که تعداد افراد خانواده، از سه نفر بیشتر می‌شود، میزان شادی به‌سرعت افزایش می‌یابد و در تعداد خانواده‌های چهار و پنج‌نفره به اوج می‌رسد. روند شادی براساس تعداد اعضای در همین‌جا متوقف می‌شود؛ چرا که در خانواده‌های بیش از پنج نفر، میزان شادی دوباره اندکی پایین می‌آید، اما همچنان بالاتر از زندگی تک‌نفره یا دونفره است. سه دلیل مهم برای افزایش میزان شادی در خانواده‌های پرجمعیت ذکر می‌شود.

نخستین دلیل آن است که در این خانواده‌ها، تعادل بین صمیمیت و تنوع برقرار می‌شود. «در خانواده‌های چهار یا پنج‌نفره، افراد به اندازه کافی با یکدیگر نزدیک‌اند و بر همین مبنا، احساس حمایت می‌کنند. در کنار آن، افراد در این خانواده به اندازه کافی با یکدیگر متفاوت‌اند که سبب نشود زندگی کسل‌کننده طی شود.» تقسیم کار و هزینه‌ها دومین دلیل شادی در خانواده‌های پرجمعیت است. در این خانواده‌ها، کارهای خانه و هزینه‌ها به خوبی توزیع می‌شود و درعین‌حال، خانواده آنقدر شلوغ نیست که موجب استرس اعضای آن شود. سومین دلیل، زندگی کودکان و بزرگسالان در کنار یکدیگر است. «ترکیب چهار یا پنج‌نفره زوج به همراه دو یا سه فرزند، هم شادی فرزندپروری را در خانواده ایجاد می‌کند و هم حمایت نسلی را پدید می‌آورد.» در اروپا و آمریکای شمالی، میانگین اندازه خانوار حدود ۳/۲ تا ۵/۲ نفر و درصد زندگی تک‌نفره به‌سرعت در حال افزایش است. همین موضوع سبب شده شادی در این مناطق کمتر از میزانی باشد که درآمد پیش‌بینی می‌کند. در مقابل، در آمریکای لاتین میانگین اندازه خانوار هنوز بالای ۵/۳ نفر است و خانواده‌ها، بزرگ‌ترند. در چنین شرایطی، حتی با درآمد پایین‌تر، شادی در این منطقه بالاتر از پیش‌بینی مدل‌های اقتصادی است.

در آسیای شرقی و کشورهایی همانند کره جنوبی و ژاپن هم اندازه خانوار به‌سرعت در حال کوچک شدن بوده و همراه آن، شادی کاهش و تنهایی افزایش یافته است. نکته مهمی که باید به آن توجه شود، کیفیت رابطه است. در کشورهایی که پیوندهای خانوادگی قوی باشد، خانواده‌های بزرگ‌تر از شش نفر هم شادی بالایی دارند. درحالی‌که در کشورهای با روابط خانوادگی ضعیف، زندگی در خانه‌های بزرگ گاهی شادی را کم می‌کند.

ناامنی و پوپولیسم

فصل هفتم گزارش شادی جهانی در سال ۲۰۲۵، گستره جدیدی را در حوزه اقتصاد سیاسی باز می‌کند. این فصل که با عنوان «اعتماد به دیگران؛ چگونه ناخشنودی و بی‌اعتمادی اجتماعی، پوپولیسم را توضیح می‌دهد؟» تدوین شده، یکی از عمیق‌ترین تحلیل‌های گزارش به شمار می‌رود. براساس تحلیل‌های منتشرشده در این فصل، احساس ناامنی، کاهش شادی و از‌دست‌رفتن اعتماد به دیگران، نه‌تنها مردم را ناراضی می‌کند، بلکه سیاست را هم به سمت افراط می‌برد و جامعه را در دام دوقطبی گرفتار می‌کند. «پوپولیسم همواره به دلیل ناخشنودی شکل می‌گیرد؛ اما اینکه پوپولیست‌ها چپ باشند یا راست، به اعتماد بستگی دارد. افرادی که به دیگران اعتماد دارند، به چپ تمایل پیدا می‌کنند و افرادی که اعتماد ندارند، به راست گرایش دارند.» زمانی که مردم احساس می‌کنند زندگی خوبی ندارند و اعتمادی در میان نیست، بیشتر به سیاستمدارانی گرایش پیدا می‌کنند که وعده‌های بزرگ می‌دهند و سیستم موجود را زیر سؤال می‌برند. اما جهت این گرایش، بسته به میزان اعتماد متفاوت است.

کاهش رضایت از زندگی بخش بزرگی از افزایش رای‌های ضدنظام یا دولت حاکم را توضیح می‌دهد. زمانی که مردم احساس ناامنی اقتصادی، تنهایی یا فشار می‌کنند، بیشتر به احزاب یا سیاستمدارانی رای می‌دهند که قول تغییرات رادیکال می‌دهند. اما این ناخشنودی به تنهایی جهت را تعیین نمی‌کند، بلکه اعتماد هم در این زمینه دخالت دارد. «کاهش رضایت از زندگی، افزایش رای‌های ضدسیستم را توضیح می‌دهد، اما پس از آن، اعتماد به دیگران وارد بازی می‌شود. در میان افراد ناخشنود که جذب افراط سیاسی می‌شوند، افرادی که اعتماد اندک دارند اغلب در راست افراطی قرار می‌گیرند. درحالی‌که افراد با اعتماد بالا به چپ افراطی تمایل دارند.» این الگو در آمارها هم دیده می‌شود. رای‌دهندگان چپ افراطی، سطح اعتماد اجتماعی بالاتری دارند، درحالی‌که پوپولیست‌های راست، اعتماد اندکی از خودشان نشان می‌دهند. گزارش، آمریکا را برای مثال واضح نشان می‌دهد. «در آمریکا، سهم افرادی که به دیگران اعتماد دارند، از دهه ۱۹۷۰ نصف شده و از ۵۰ درصد به ۳۰ درصد رسید.

این کاهش نه‌تنها به غریبه‌ها، بلکه به خانواده، دوستان و همسایگان هم کشیده شده و یکی از دلایل اصلی موفقیت پوپولیسم راست در این کشور است که نمونه آن را می‌توان حمایت از دونالد ترامپ عنوان کرد.» همچنین، افرادی که رای نمی‌دهند، پایین‌ترین سطح اعتماد را دارند. گروه‌های آسیب‌دیده هم در گزارش جایگاه ویژه‌ای به خودشان اختصاص داده‌اند. «جوانان زیر ۳۰ سال و به‌ویژه زنان جوان، افراد با تحصیلات پایین و جوانانی که مشکلات مالی دارند، بیشترین کاهش شادی را تجربه کرده‌اند. این گروه‌ها بیشتر به سمت افراط کشیده می‌شوند، چون احساس ناامنی بیشتری دارند.» نکته جالب توجه این است که عوامل اقتصادی همانند تولید ناخالص داخلی همانند گذشته با شادی همخوانی ندارد. «از دهه ۲۰۰۰، رابطه تولید ناخالص داخلی و رضایت از زندگی منفی شده و ناامنی اقتصادی و تنهایی، نقش اصلی را بازی می‌کند.» متاسفانه چرخه منفی، ادامه‌دار است. «بی‌اعتمادی بیشتر، قطبی‌سازی را افزایش می‌دهد و جامعه را از همکاری دور می‌کند. در اروپا، این الگو به شکاف میان چپ و راست افراطی منجر شده، درحالی‌که در آمریکا بیشتر به سمت راست گرایش دارد.» گزارش پیشنهاد کرده است که برای مقابله با این روند، باید روی بازسازی اعتماد تمرکز کرد. «با تقویت روابط اجتماعی و کمک به دیگران این مشکل قابل حل است. اما بدون حل ناخشنودی و بی‌اعتمادی، پوپولیسم و دوقطبی‌سازی متوقف نمی‌شود.»

افزایش انزوا

یکی از نگران‌کننده‌ترین فصل‌های گزارش شادی جهانی در سال ۲۰۲۵، مربوط به جوانان است. در فصل پنجم این گزارش نشان داده شده که انزوای اجتماعی در میان جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال از سال ۲۰۰۶ تا امروز به‌شدت افزایش یافته و اکنون به بحران جهانی تبدیل شده است. بر این مبنا، از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۴، درصد جوانانی که گفته‌اند «اگر مشکلی داشته باشم، هیچ‌کس نیست که به شکل واقعی به من کمک کند» در سطح جهان ۳۹ درصد افزایش یافته است. در سال ۲۰۲۴، نزدیک ۱۹ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال جهان (یعنی یک نفر از هر پنج نفر) چنین احساسی دارند.

اگر جمعیت جوانان جهان را ۸/۱ میلیارد نفر در نظر بگیریم، حدود ۳۴۰ میلیون جوان در سال ۲۰۲۴ حمایت اجتماعی کافی نداشته‌اند و هر سال، ۷/۱ میلیون نفر بیشتر به این گروه اضافه می‌شوند. این افزایش در همه مناطق جهان دیده می‌شود، اما شدت آن متفاوت است. «در آمریکای شمالی و اروپای غربی، بیشترین رشد؛ در جنوب آسیا و آفریقا، کمترین رشد و در آمریکای لاتین و آسیای شرقی نیز روند صعودی و کم‌سرعت‌تر از غرب مشاهده شده است.» این انزوا فقط احساس تنهایی نیست و کمبود واقعی در شبکه‌های حمایتی به شمار می‌رود. «رضایت از زندگی جوانانی که از حمایت اجتماعی برخوردار نیستند، به‌طور متوسط ۲/۱ تا ۵/۱ امتیاز پایین‌تر است و سه برابر بیشتر احتمال دارد علائم افسردگی شدید داشته باشند. همچنین، احتمال خودکشی و رفتارهای پرخطر در آنها به شکل چشمگیری بالاتر است.» این بحران درست در نسلی رخ داده که از نظر فناوری «بیش از همیشه ارتباط دارد.» بنابراین، نتیجه‌گیری شده که شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها جایگزین روابط واقعی نشده‌اند، بلکه گاهی آن را بدتر کرده‌اند. «احتمال انزوای اجتماعی جوانانی که بیش از سه ساعت در روز در شبکه‌های اجتماعی وقت گذرانده‌اند، ۳۰ تا ۴۰ درصد بیشتر است.»

با این وجود، راه‌حل‌های ساده و ارزانی وجود دارد که این کمبودها را جبران می‌کند. «برنامه‌های مبتنی بر اپلیکیشن که افراد را برای فعالیت‌های واقعی مثل پیاده‌روی گروهی، ورزش چندنفری یا آشپزی در کنار هم آماده می‌کند، برنامه‌های آموزش مهارت‌های اجتماعی در دانشگاه‌ها و محل کار و گروه‌های همسالان که دارای مربی، منتور یا فرد راهنما باشد (مثل گروه‌های هفتگی گفت‌وگو برای جوانان)، می‌تواند این کمبود را جبران کند.» این اقدامات برای جوانان موثرتر از افراد با سن و سال بالاتر هستند. «مغز جوانان هنوز انعطاف‌پذیری بالایی برای ساختن روابط جدید دارد.» این گزارش، در پایان فصل پنجم تاکید می‌کند «اگر از همین سال میلادی، برنامه‌های مطرح‌شده در مقیاس بزرگ اجرا شوند، می‌توان تا سال ۲۰۳۰ مجموع روند ۳۹درصدی را معکوس کرد.»

منبع: اقتصادنیوز

دیدگاه خود را بنویسید