بیشتر لابی گری و پارتی بازی است نا شایسته سالاری و خرد جمعی
افراد ابن الوقت و اختاپوس هزار رنگ پدر صنعت را در آوردند و اجازه به کسی جز خودشان و نزدیکانشان نمی دهند.
منطق ساده سه مسئولیت همزمان ادبی در جاده مخصوص/چه کسی به عملکرد نابغه خودروسازی نظارت می کند؟
به گزارش خط بازار؛ براساس مسئولیت چند گروه مختلف در خودروسازی فعالیت می کنند. گروه اول افرادی هستند که به عنوان کارگر ساده مشغول به کارند. گروه دوم که نسبت به گروه اول از هوش سیاسی، فنی و مدیریتی بالاتری برخوردارند، مدیران ارشد می باشند و گروه سوم نیز نوابغ هستند و همزمان در چندین سمت حضور دارند. البته این نبوغ گاهی تخصص است و گاهی هم لابی گری.
براساس این دسته بندی، شاید بتوان حمید ادبی، مدیرعامل ستاره ایران را جز نوابغ خودروسازی مطرح کرد چرا که وی علاوه بر اینکه مدیرعامل ستاره ایران است دو مسئولیت دیگر نیز دارد. مسئولیت هایی که در بخش های مختلف و خارج از شرکت های خودروسازی به وی تفویض شده است.
براساس مستندات موجود حمید ادبی دو حکم مختلف از منوچهر منطقی معاون وزیر صمت دارد. یکی در حوزه خدمات پس از فروش با عنوان “مدیر پروژه ارتقای خدمات پس از فروش و حمایت از مصرف کنندگان” و دوم در حوزه تولید و صادرات با عنوان “مدیر پروژه گسترش صادرات و تولید خودرو در سایر کشورها”.
قطعا فرض بر این است منوچهر منطقی براساس یک نیاز سنجی به ادبی این مسئولیت ها را اعطا کرده ولی در این خصوص چند سوال مهم وجود دارد؟
۱. اساسا این عناوین براساس کدام منطقی تعریف شده است؟
۲. به فرض نیازسنجی در این خصوص چرا این مسئولیت های متفاوت به یک نفر سپرده شده است؟ آیا از ادبی متخصص تر و مسلط تر وجود ندارد؟ منطق اعطای این حجم از اختیارات به ادبی چیست؟
۳. آیا ادبی بابت این مسئولیت ها درآمد مجزایی دریافت می کند؟
۴. براساس این احکام آیا ادبی حق نظارت ویژه بر دفاتر خارج از کشور خودروسازی را دارد؟
۵. آیا این دو مسئولیت منجر به دخالت در کار مدیران خودروسازی در بخش های مربوطه نمی شود؟
۶. چگونه یک مدیرعامل خودروسازی همزمان می تواند مدیر دو بخش دیگر آن هم در بخش ستادی و نظارتی باشد؟
منبع: خط بازار
برچسب ها :ایران خودرو ، حمید ادبی ، خودروسازی ، منوچهر منطقی ، مهدی خطیبی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
بدون شک دکتر منطقی از نخبگان بدون ادعای کشور است و آنچه که امروز در صنعت خودرو محقق شده در اثر نبوغ ایشان بوده که توانسته افراد با نبوغ بالا و ارزشی و پرتلاش و خوش فکر و با اصالت خانوادگی و سالم از هر لحاظ را در این عرصه جذب کند هر چند که معاندان و دشمنان و اختلاسگران مثل امروز برنتابیدند و سالها باعث انزوای ایشان و تیم پر تلاش و فکور ایشان شدند و آنچه که در سالهای پیش، او و تیم همراهش بنا نهادند به یغما بردند بیاد بیاورید روزی که دکتر منطقی از وزارت دفاع با تمام موفقیتهایی که در آنجا داشت پا به عرصه خودروسازی نهاد شرکت ایرانخودرو و قطعه سازان در این حدوقواره نبودند و با برنامه و ریل گذاری درست در توسعه خودروسازی موجب گسترش این صنعت در همه ابعاد شد حتی منابع انسانی، امروز اکثر مدیران خودروسازی که مدعی و مدیرعامل شده اند بدون شک بخاطر دارند که آن توسعه و برنامه ها موجبات جذب آنها را بعنوان کارمند جزء مثلا در فروش فراهم کرد و نتیجه آن پست های مدیریت امروز است
بدون شک اهالی “منطق”، از زمانی که با حمایت “پدر خوانده (آقای محمد)” وارد خودروسازی شدند، با تمام قوا شروع به منحرف کردن صنعت خودرو از ریل خود و برآورده کردن حاجات و خواسته های “پدر خوانده” و “مافیا”ی خودرو کردند و در این راه از هیچ تلاشی مضایقه نکردند و زیان امروز صنعت خودروسازی مرهون زحمات و تلاشهای شبانه روزی اهالی “منطق” است!! که “هشت سال” به طور مستقیم و “چهارده سال” به طور غیر مستقیم ولی بسیار موثر، مدیریت خودروسازی کشور را بر عهده داشتند و دارند! و فقط با ژست های زیبا و “منطقی” ولی با عملکردی خائنانه، علاوه بر جیب های “پدر خوانده”، جیب های خود را نیز پر کردند و خرج و مخارج فرزندان خارج نشین خود را از کیسه بیت المال تهیه کردند…
اهالی “منطق”، زمانی که از صنایع دفاع به خودروسازی کوچ کردند، تمامی دوستان و همکاران نزدیک خود را به خودروسازی آورد و هرکدام را بدون هیچگونه تجربه مرتبط، به مدیرعاملی یکی از شرکتهای تابعه گمارد و هرکدامشان به تنهایی آن شرکتها را به رکود و زیان کشیدند و از آنجا که اهالی “منطق” هشت سال تمام به طور مستقیم مدیریت خودروسازی را داشتند، این دوستان هم حداقل هشت سال تمام هرچه خواستند کردند و هر گلابی خواستند افشاندند! و بار خود و فرزندان و نوه ها و نتیجه های خود را بستند. به گونه ای که این کارمندان سابق صنایع دفاع که همیشه از فقر و کمبود حقوقشان ناله می کردند، در سایه “پدر خوانده” تبدیل به سرمایه داران بزرگی شدند که دیگر توووپ هم تکانشان نمی دهد و در زمانهایی که مثل دولت قبل به لحاظ سیاسی در اقلیت قرار گرفتند، با پول خرج کردن و شیرینی دادن به برخی مسوولین، مجددا پست ها و مدیریت ها را خریدند و…
به عنوان مثال: یکی از غلامان حلقه به گوش اهالی “منطق” که بدون اجازه او آب هم نمی خورد، در صنایع دفاع “مدیر اداری” بود و ایشان با آمدن به خودرو سازی، از ابتدا مدیرعامل شرکتهای بزرگی چون “م.پ” و “م.س” و “م.م” و “ی.ک” و “ز” و… شد و هم اکنون هم مدیرعامل “س” است و این مدیر اداری سابق صنایع دفاع و “مرد پاکدست صنعت امروز!! ” با ندای یا”غفار” و با ظرافت هرچه تمامتر، بیت المال را چنان چپاول کرده که در دولت قبل، با پرداخت مبلغ چندین میلیارد تومانی به حسین فریدون، مدیرعاملی “م.م” را تصاحب کرد و سریال مدیریت “پاک” او در صنعت خودرو همچنان ادامه دارد…
بله، این گوشه ای از زحمات اهالی “منطق” و منادیان یا”غفار” و فرقه ضاله ب و اصحاب “ثقیف” و شیخ قلابی “اشراق” (که نوچه اصحاب “ثقیف” است) و … برای صنعت خودرو می باشد!!
مثالی دیگر: اینکه یکی دیگر از یاران اهالی “منطق” که به لطف ایشان، سالها با مدرک لیسانس شیمی، مدیرعاملی هولدینگ اقتصادی “گ.س.ا.خ” متعلق به خودروسازی ا.خ را بر عهده داشت!! و بعد هم مدیرعامل “ایساکو” شد، در روز تودیع ایشان، همسر ایشان بدون اجازه پشت تریبون مراسم می رود و با صدای بلند و با عصبانیت هر چه تمامتر و در کمال ناباوری می گوید که : “در این مملکت فقط دو نفر کار مفید انجام داده اند : اولی رضا شاه! و دومی همسر من! ”
حال شما خود قضاوت کنید که چه افرادی توسط اهالی “منطق” به صنعت خودرو وارد شدند و چه هااا که نکردند و متاسفانه در این دولت مردمی هم دوباره نفوذ کرده اند و تصمیم گیر هستند و ببینید که چه زندگی هایی هم اینور آب و هم آنور آب درست کرده اند و به ریش مردم نجیب و زحمتکش می خندند و علاوه بر مخارج داخل و خارج خود و فرزندانشان و “پدر خوانده”، مخارج بعععضی فرقه ها را نیز متقبل هستند و افراد سالم و متخصص را به راحتی حذف می کنند و وای بر ما و وای بر ما و وای بر ما…
مثل اینکه عده ای خیلی نگران نظارت ویژه بر دفاتر خارج کشور شده اند بخصوص دفاتر خلیج فارس که یک نفره توسط شخصی آنچنانی اداره میشود
آقای ماهان نمیدانم چندسالته؟! ولی زمانیکه منطقی به خودروسازی آمد شرکت ایرانخودرو و قطعه سازیها در قعر صنایع بودند و هیچ برنامه ای هم نبود یک شخصی با چند کلاس سواد مدیرعامل بود چندنفری هم نوچه داشت که در اتاقهایشان جکوزی وسونا ساخته بودند و ارباب رعیتی رفتار میکردند اگر کسی میتواند حتی یک ریال اختلاس و عدم تلاش و کوشش برای منطقی و ادبی نشان دهد تا حالا تمام بنگاههای سخن پراکنی را دریده بودند
محمد جان، فکر کنم شما درست متوجه مطلب نشده ای!
شما از آقای منطقی صحبت می کنی و ما از “اهالی منطق” !!
این دو مطلب از هم جداست و راهمان هم کاملا از هم جداست…
ماهان عزیز مقاله و تیر نوشته شده کاملا شفاف و واضح است و برای نقد نیاز به اشاره و کنایه ندارد باید مردانه نقد کردو پاسخ داد
آقای م.خ این لجن پراکنی به پروا که بدستور تو نگاشته شده بی ارتباط با دفاتر خارجی بخصوص دفاتر خلیج فارس نیست
۱. اساسا این عناوین براساس کدام منطقی تعریف شده است؟
بر اساس این منطق که معاونین وزراء میتوانند دستیاران ویژه در امور محوله داشته باشند
۲. به فرض نیازسنجی در این خصوص چرا این مسئولیت های متفاوت به یک نفر سپرده شده است؟ آیا از ادبی متخصص تر و مسلط تر وجود ندارد؟ منطق اعطای این حجم از اختیارات به ادبی چیست؟
اولا حجمی ندارد و برای مدیران مجرب اجرای این مسئولیتها ناچیز است ثانیا” در اینکه ادبی تخصص و هم تجربه و نیز تسلط کافی دارد و پر تلاش است شکی نیست احتمالا” دکتر منطقی معتمدتر از ایشان نمیشناخته ونگران بوده این کارهای مهم در مجموعه ایرانخودرو به افراد ناصادق و ناکارآمد سپرده شود
۳. آیا ادبی بابت این مسئولیت ها درآمد مجزایی دریافت می کند؟
فیش حقوقی دکتر ادبی در دسترس است و به اندازه فیش حقوقی مدیران دفاتر خارجی و مشاوران بی لیاقت بعضی از مدیران که از چند شرکت حقوق میگیرند نیست
۴. براساس این احکام آیا ادبی حق نظارت ویژه بر دفاتر خارج از کشور خودروسازی را دارد؟
انشاالله که داشته باشد بخصوص دفاتر خلیج فارس که بنا به گزارش ارائه شده در خط بازار یک فردی بدون تحصیلات 11 سال است بدون داشتن حتی یکبرگ شناسنامه در پرونده پرسنلی اش و دارای سوء پیشینه و تبعه انگلستان مدیر نجومی بگیر و خوش نشین است
۵. آیا این دو مسئولیت منجر به دخالت در کار مدیران خودروسازی در بخش های مربوطه نمی شود؟
نظارت با دخالت فرق میکند دکتر ادبی تجربه کافی در نظارت دارد
۶. چگونه یک مدیرعامل خودروسازی همزمان می تواند مدیر دو بخش دیگر آن هم در بخش ستادی و نظارتی باشد؟
ایشان هنوز مدیرعامل خودروسازی نشده شرکت ستاره ایران یک شرکت خدمات دهنده معمولی است و خودروسازی نیست و شرکت ساپکو و یا ایساکو و … نیست دعا میکنیم که خداوند یاریش کند و نظارت کافی داشته باشد و نقشه های شوم ناپاکان و اختلاسگران را افشا نماید و همانطور که در سوالتان اشاره کردید مدیرعامل خودروسازی شود انشاالله
۱. اساسا این عناوین براساس کدام منطقی تعریف شده است؟
کلیه معاونین وزراء میتوانند دستیاران ویژه داشته باشند
۲. به فرض نیازسنجی در این خصوص چرا این مسئولیت های متفاوت به یک نفر سپرده شده است؟ آیا از ادبی متخصص تر و مسلط تر وجود ندارد؟ منطق اعطای این حجم از اختیارات به ادبی چیست؟
اولا حجمی ندارد این قبیل کارها برای مدیران پرتلاش و با تجربه ناچیز است ثانیا” دکتر ادبی هم تخصص و هم تجربه کافی دارد احتمالا” دکتر منطقی معتمدتر و پاکدست تر از دکتر ادبی سراغ نداشته و بخصوص نگران این بوده که این وظایف در دست افراد ناکارآمد قرار بگیرد
۳. آیا ادبی بابت این مسئولیت ها درآمد مجزایی دریافت می کند؟
فیش حقوقی دکتر ادبی در دسترس است
۴. براساس این احکام آیا ادبی حق نظارت ویژه بر دفاتر خارج از کشور خودروسازی را دارد؟
انشاالله که داشته باشد بخصوص دفاتر خلیج فارس که پاشنه آشیل دفاتر خارجی شده و در خط بازار از مدیر 11 ساله پرده برداری شد
۵. آیا این دو مسئولیت منجر به دخالت در کار مدیران خودروسازی در بخش های مربوطه نمی شود؟
نظارت با دخالت فرق دارد با شناختی که از دکتر ادبی وجود دارد ایشان متخصص نظارت صادقانه است
۶. چگونه یک مدیرعامل خودروسازی همزمان می تواند مدیر دو بخش دیگر آن هم در بخش ستادی و نظارتی باشد؟
ایشان فقط مدیرعامل ستاره ایران است که یک شرکت خدماتی محسوب میشود و هنوز مدیرعامل خودروسازی نشده انشاالله میشود
۱. اساسا این عناوین براساس کدام منطقی تعریف شده است؟
کلیه معاونین وزراء میتوانند دستیاران ویژه داشته باشند
۲. به فرض نیازسنجی در این خصوص چرا این مسئولیت های متفاوت به یک نفر سپرده شده است؟ آیا از ادبی متخصص تر و مسلط تر وجود ندارد؟ منطق اعطای این حجم از اختیارات به ادبی چیست؟
اولا حجمی ندارد این قبیل کارها برای مدیران پرتلاش و با تجربه ناچیز است ثانیا” دکتر ادبی هم تخصص و هم تجربه کافی دارد احتمالا” دکتر منطقی معتمدتر و پاکدست تر از دکتر ادبی سراغ نداشته و بخصوص نگران این بوده که این وظایف در دست افراد ناکارآمد قرار بگیرد
۳. آیا ادبی بابت این مسئولیت ها درآمد مجزایی دریافت می کند؟
فیش حقوقی دکتر ادبی در دسترس است
۴. براساس این احکام آیا ادبی حق نظارت ویژه بر دفاتر خارج از کشور خودروسازی را دارد؟
انشاالله که داشته باشد بخصوص دفاتر خلیج فارس که پاشنه آشیل دفاتر خارجی شده و در خط بازار از مدیر 11 ساله پرده برداری شد
۵. آیا این دو مسئولیت منجر به دخالت در کار مدیران خودروسازی در بخش های مربوطه نمی شود؟
نظارت با دخالت فرق دارد با شناختی که از دکتر ادبی وجود دارد ایشان متخصص نظارت صادقانه است
۶. چگونه یک مدیرعامل خودروسازی همزمان می تواند مدیر دو بخش دیگر آن هم در بخش ستادی و نظارتی باشد؟
ایشان فقط مدیرعامل ستاره ایران است که یک شرکت خدماتی محسوب میشود و هنوز مدیرعامل خودروسازی نشده انشاالله میشود
آقای فرشاد،
1) الان بالاخره شما آقای فرشاد هستی یا آقای مهرداد؟؟!!
در بالا همین مطالب را با نام مهرداد زدی و در اینجا با نام فرشاد!!
2) شما به سوالات با سلیقه خودتان جواب دادید و حالا جوابهای دیگر را هم بشنوید :
3) اساسا این عناوین بر اساس کدام منطق تعریف شده است؟
بر اساس منطقِ اهالیِ “منطق” تعریف شده است و منطق خاصی ندارد.
به عنوان مثال : عنوانِ “مدیر پروژه ارتقای خدمات پس از فروش و حمایت از مصرف کنندگان!! ”
لطفا اهالیِ “منطق” یا افراد با”ادب” خودشان بفرمایند در این یک سال اخیر که مدیر این پروژه بوده اند، چه خدمات و زحماتی کشیده اند و چه “ارتقایی در خدمات پس از فروش” ایجاد کرده اند و چه “حمایتی از مصرف کنندگان مظلوم” کرده اند؟؟!!
مثالِ بعدی : “مدیر پروژه گسترش صادرات و تولید خودرو در سایر کشورها !! ”
لطفا اهالیِ “منطق” یا افرادِ با”ادب” خودشان بفرمایند که در این یک سال اخیر که عنوانِ مدیرِ این پروژه را یدک کشیده اند، چه “گسترشی در صادرات و تولید خودرو در سایر کشورها” ایجاد کرده اند؟؟!
آقایان هنوز توانِ تامین خودروی داخل کشورِ مردم نجیب و مظلوممان را ندارند و در تولید داخل خودشان مانده اند، آنوقت برای دوستان با”ادب” خودشان، حکم های فضایی و تخیلی می زنند تا اگر خواستند احیانا” برای تفریح یا دید و بازدید اقوام و خویشاوندان و خدای نکرده، فرزندانشان به خارج از کشور سفر کنند، بتوانند در قالب ماموریت محوله!! سفر را انجام دهند و حق ماموریت هم که احیانا” از شیر مادر هم حلال تر است دریافت کنند و کمک خرجشان باشد. الهی…
4) آیا ادبی بابت این مسوولیت ها درآمد مجزایی دریافت می کند؟
آقای فرشاد یا همان آقای مهرداد!! در بالا فرموده اند که “فیش حقوقی دکتر ادبی در دسترس است و ایشان هیچ دریافتی بابت “مدیر پروژه بودنشان” دریافت نمی کنند! ”
و اما جوابِ این افاضه :
افراد با”ادب” ، یک فیش حقوق مدیرعاملی دارند که آنطور که دوستان در بالا فرموده اند، مربوط به مدیرعاملیِ ایشان در “شرکت ستاره ایران” است. همه متخصصین و افراد با تجربه صنعت خودرو می دانند که “شرکت ستاره ایران”، سالهاست که هیچ تولیدی ندارد و فقط خدمات پس از فروش خودروهای بنز بسیار کم و محدود تولید شده در سالهای گذشته این شرکت(سال 2011) را بر عهده دارد و مدیرعاملیِ چنین شرکتی، بسیار بسیاااار سخت و طاقت فرساست!! و طاقتِ انسان را طاق می کند! ولی هرچقدر که کارِ این شرکت سبک و کم است، کلاس و فیش حقوقیِ مدیرعاملِ این شرکت بالاست و حیاط خلوتِ بسیار بسیار خوبی برای نور چشمی ها، علی الخصوص دوستانِ با”ادب” است و رزومه خوبی هم برای انسان می سازد! که فقط مجموع دریافتی های مدیرعامل چنین شرکتی، با پاداش های مجمع و فوق العاده ها و کارانه ها و بهره وری ها و… بالغ بر صد میلیون در ماه است و اصلا هم نجومی نیست! (لازم به ذکر است که افراد با”ادب” ، نور چشمیِ “رییسِ رییسان” هم هستند و گزینه ایشان برای مدیرعاملیِ “ا.خ” نیز می باشند)
همانطور که همه متخصصین می دانند، بابت “مدیر پروژه بودن”، فیش حقوقی جدیدی صادر نمی شود بلکه زحماتِ مدیر پروژه را به “روش های دیگری” جبران می کنند! و نام مدیر پروژه ها را در لیست های پرداختی های مختلفی مانند پاداش های آخر سال! ، پاداش های وسط سال! ، پاداش های اول سال! ، پرداخت از بودجه های محرمانه ای که در اختیار اهالیِ “منطق” هست، حق ماموریت ها و…
##حال، سوالِ اساسی این است : اگر به قول آقای فرشاد! یا آقای مهرداد! که در بالا فرمودند : “دکتر منطقی معتمدتر و پاکدست تر از دکتر ادبی سراغ نداشته و بخصوص نگران این بوده که این وظایف در دست افراد ناکارآمد قرار بگیرد!! ” ، چرا اهالیِ “منطق”، افراد با”ادب” را در کنار خود و در وزارتخانه حکم نزده اند تا از این افراد معتمد و پاکدست و کارآمد!! به طور مستقیم در کنار خود در وزارتخانه استفاده ببرند و مستفیض شوند و خیرِ این بزرگواران به مملکت و مردم برسد؟؟؟؟ آیا در “شرکت ستاره ایران” کدام کار مهم و اساسی و واجب و مملکتی، بر زمین مانده بوده است تا مجبور باشند افرادِ با”ادب” را به مدیرعاملیِ آنجا بگمارند و برای اینکه آن استعداد، حرام نشود! و کارهای وزارتخانه بر زمین نماند! مجبور شوند چند حکمِ دیگر نیز در وزارتخانه برای این عزیزِ با”ادب” صادر کنند؟؟؟!!
دردِ دل و صحبت زیاد است… فقط باید به خدا پناه برد و از او کمک خواست.
آقای ماهان من فرشاد هستم و کامنت مهرداد را با کپی صحه گذاشتم در این یکسال کدام سفر خارجی انجام شده که شما هنوز انجام نشده نگران هستی و از سفرهای مشاوران و غیره به حیات خلوت شرکتی در دبی اشارای نمیکنید؟ کدام فیش حقوقی پرداخت شده که قضاوت میکنید؟ چرا از افراد بازنشسته بی خاصیت که مشاور اعظم هستند و حقوق های مختلف میگیرند و پاتوقشان دفتر دبی است نگران نیستید؟ و هزینه های خارج رفتن آنها با پرواز بیزینس اشاره ندارید که چگونه پرداخت میشود ؟ از استخدام در وزارتخانه نوشتید بسیاری از مشاوران و در بعضی مواقع مدیران وزارت صمت حقوق بگیر بعضی شرکتهای دولتی و امثال خودروسازها هستند و دریافت کد استخدامی در وزارتخانه ها ممنوع و به آسانی که شما فکر میکنید نیست ،
اما سرنشینان قالی سلیمان که مرتب از ایران به دبی پرواز میکردند یکبار با هزار و یک نقشه همه آنهایی که در کامنت اول نوشتی از خودروسازی دور کردند نتیجه چه شد اختلاس پشت اختلاس و ویلاهای چندصد میلیاردی در لواسان و دبی و فرانسه شد و برای بعضی اقامت در انگلیس و گرین کارت آمریکا و فرار به آمریکا ، آقای ماهان همه مدیران و کارکنان این صنعت باید پالایش شوند و باید دست افراد بی لیاقت کوتاه شود
فرشاد جان، من علاوه بر مواردی که در بالا به آنها اشاره کردم، از همه ی این موارد و مسایلی هم که شما الان به آنها اشاره فرمودید ، نگران هستم و خونِ دل می خورم و فقط اینجا، مسایلِ مربوط به این خبر را ذکر کردم. ذکر که چه عرض کنم: “ذکر مصیبت”.
مطلب دیگر اینکه اختلاس ها و ویلاهای چند صد میلیاردی لواسان و دبی و… ، نتیجه ی دور کردنِ آن آقایانِ مورد اشاره در کامنتِ اول نبود، بلکه قبل از آن و در زمانِ حکومت هشت ساله اهالیِ “منطق”هم بود، زیاد هم بود. بله، بعد از دوران حکومت اهالی “منطق” هم ادامه پیدا کرد و متاسفانه تا الان هم ادامه دارد… تنها فرق آن این است که در زمان حکومت اهالی “منطق” و آن زمانها، اینترنت و تلفن همراه به این شکل و شبکه های اجتماعی گوناگون به صورت امروزی نبود تا تخلفات و اختلاسها و دزدی ها و ویلاهای لواسان و دبی همه اقایانِ قبل و بعد و استخدام فرزندان و دختران اهالی “منطق” درشرکت “تام” و خریدن خودروی پورشه و “پورشه سواری” دختران اهالی “منطق” و اقامتشان در خارج از کشور و نوع حجابشان در آن زمان که نوعی تابوشکنی محسوب میشد را رسانه ای کنند.
فرشاد جان، من هم با شما موافقم که بایستی “پالایش اساسی در صنعت خودرو انجام شود” و به فرمایشِ شما، “دست افراد بی لیاقت کوتاه شود” و دقیقا به همین خاطر و با این تصور، به اشتباه به این دولت رای دادیم تا اتفاق های خوبی که اشاره فرمودید بیافتد ولی متاسفانه دیدیم که “دقیقا همان افراد، دوباره به صنعت خودرو برگشتند” و این بار “با قصد تسویه حساب با افراد سالم و متخصص” وارد گود شده اند و متاسفانه تمام عزمشان را جزم کرده اند تا با افراد سالمی که مانع دزدی ها و اختلاسهای آنها بوده اند، برخورد ناجوانمردانه کنند که البته در همین یک سال کرده اند و با تمام قوا هم دارند می تازند.
حال، آقای فرشادِ عزیز که از کامنتِ آخرِ شما متوجه شدم که سلیم النفس هستید و فقط اطلاعاتتان در خصوص اهالی “منطق” کم است ، بفرمایید که آیا با دست فرمانِ اینها که خود، مشکلات وحشتناکی داشته اند و آن کارهای… را کرده اند، می شود پالایش صحیح را انجام داد و دست افراد بی لیاقت را کوتاه کرد؟؟!! باور بفرمایید در صنعت خودرو، افراد متخصص و سالم و با تجربه کم نداریم. چیزی که مسوولین کم دارند، جرات است و نگاه تیزبین و فهم درست از ماجرا. به همین خاطر فرد و گروهی را که “هشت سال تمام” بر صنعت خودرو حکومت کرده و هر آنچه در چنته داشته، بروز داده است و بخش عظیمی از مشکلات صنعت خودروی امروز به خاطر عملکرد طولانی مدت و هشت ساله آنها بوده را دوباره صدا می کنیم و می آوریم و فرمان را به دست او می دهیم و می گوییم راحت باش و تجارت ها و کارهای نیمه تمامت را کامل انجام بده و مثلا” “موتورهای سه سیلندرت” را فروش کن و یا مثلا با سیستم به اصطلاح قرعه کشی خودرو، هم خود را سیراب کن و هم هر که را که ما میگوییم و…
#و به عنوان مطلب آخری که عرض خواهم کرد، یک سوال دارم :
##مگر نمی گویند که امسال خودروسازان رکورد تولید را شکسته اند؟ مگر طبق آمار اعلامی، دو خودروساز بزرگ کشور، از ابتدای امسال تا کنون در مجموع “نهصد هزار” خودرو تولید نکرده اند و احتکار هم نکرده اند و مستقیما” خودروها بعد از تولید، تجاری شده است؟؟ از طرفی، از ابتدای امسال تا کنون چهار یا پنج مرحله قرعه کشی صورت گرفته و چند مرتبه هم به صورت محدود عرضه در بورس صورت گرفته است (که بیشترینِ آن، ده هزار عدد دنا بود که اخیرا” در بورس فروختند و کلی هم ذوق کردند و منت گذاشتند) که مجمووووع همه ی خودروهای عرضه شده در قرعه کشی ها و بورس به “دویست هزار دستگاه” هم نمی رسد. اصلا شما بگو سیصد هزار دستگاه! از طرفی به قول خودشان، تعهدات معوق هم ندارند.
###حال، سوال اساسی این است که : “ششصد هزار” خودرو باقی مانده که نه از طریق قرعه کشی فروخته شده و نه از طریق بورس ، از چه طریقی و با چه قیمتی و به چه کسانی و چه گروه هایی واگذار شده است؟؟؟ ### و این دسته گل، دسته گلِ چه کسانی است؟؟؟ آقای فرشاد عزیز، آیا بنده و شما در راس صنعت خودرو مملکت هستیم یا اهالیِ “منطق” و “پدر خوانده”؟؟؟؟؟
توکل به خدا.
یا علی.
آقای ماهان سوال آخر شما در مورد آمار تولید و فروش کاملا درست و منطقی است و امیدواریم که دستگاههای نظارتی بخصوص بازرسی کل کشور که وظیفه در این مورد دارند ورود کند و پاسخگو مردم باشند
اما در مورد سیاستهای راهبردی و سیاسی کلان کشور در مورد صنعت خودرو چه در گذشته و چه در حال ناگفته هایی وجود دارد ، همین بس اشاره کنیم به انتخاب شرکت پژو و مدل 405 درست بعد از جنگ و ورود فرانسوی ها در کنار توتال و ساژم و …. تاثیر رای آنها در شورای امنیت( بعنوان تنها کشور اروپایی از 5 کشور دارای حق وتو ) ، انشاالله این تصمیمات در راس دولت وقت بنا به مصالح بوده ولی نباید از کالبد شکافی آن ترسید و باید از گذشته عبرت گرفت ،صنعت خودرو در کشور ما بشدت سیاسی است و تنها راه برون رفت اول باید این صنعت مثل بقیه صنایع از پوشش سیاسی خارج شود و مستقل عمل کند
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 15 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱۵