سلام ابتدا رویکرد تان از تیم کنونی ایران خودرو را واقعی بیان کنید تا بحث کنیم!!!!!!!!
اختصاصی خط بازار؛
سه جریان اصلی قدرت در خودروسازی/گزینه های احتمالی مدیرعاملی چه کسانی هستند؟
به گزارش اختصاصی خط بازار؛ مدیر عامل یک شرکت خودروسازی به دلیل پشتوانه سیاسی دولتِ بر سر کار، از اختیارات بی نظیری برخوردار است به طوری که گاها می تواند با نفوذ خود وزیر صمت انتخاب کند. اگر دقیق تر به اختیارات مدیران عامل خودروسازی بنگریم به خوبی می توان پی برد این مدیرعامل است که می تواند تعیین کند کدام قطعه ساز سهم بیشتری در سبد تامین داشته باشد؛ این مدیرعامل است که می تواند بخشی از گردش چند ده هزار میلیاردی در اختیار را صرف بده بستان سیاسی و فعالیت های سیاسی کند؛ این مدیرعامل است که می تواند با استخدام خواص و آقازاده ها بدون هیچ نظارتی، پشتوانه قدرتمندی برای خود دُرست کند؛ این مدیرعامل است که می تواند تعیین کند کدام قطعه در داخل تولید شود و کدام وارد گردد و منافع آن نصیب چه کسانی شود؛ این مدیرعامل است که می تواند با استفاده از ظرفیت های بی نظیر مالی، سرمایه ای و … برای خود و دوستان بی تجربه و بی تخصص خود سابقه مدیریتی دُرست کند؛ این مدیرعامل است که می تواند با استفاده از ابزار استخدام در بخش های دیگر صنعتی و اقتصادی نفوذ کند؛ این مدیرعامل است که می تواند برای شخصیت گمنام خود آبروی ملی و صنعتی دست و پا کند و حتی خود را به عنوان یکی از گزینه های جدی وزیرشدن مطرح کند؛ این مدیرعامل است که می تواند با فروش خودرو با شرایط خاص به برخی از افراد، برخی از دستگاه های نظارتی که نوکر خود کند؛ خلاصه کلام مدیران عامل خودروسازی می توانند خدایی کنند، حکومت کنند، بر جریان های کلان سیاسی تاثیرگذار باشند، مسیر راه تعیین کنند و محور باشند.
این چنین قدرتی بسیار شیرین و وسوسه انگیز است. طبیعی است که برای رسیدن به چنین جایگاهی افراد سرودست بشکانند، لابی کنند، وعده های خاص به افراد پرنفوذ در دولت ها بدهند، در راهروهای مجلس دائما در رفت و آمد باشند. چنین جایگاهی افراد را مجنون می کند. شهوت قرار گرفتن در چنین مسندی خواب بسیاری را آشفته می کند. شهوت مدیرعاملی افراد به جان هم می اندازد. گاها برای یکدیگر پرونده سازی می کنند. جالب تر اینکه از رفقای نظارتی خود نیز استفاده حداکثری می کنند تا رقیب را به خاک بنشانند. در رسانه های رقبا را سرکوب می کنند. حتی از برخی روسای کمیسیون های مجلس هم کمک می گیرند.
طمع مدیرعامل شدن در خودروسازی ایران دیگر به یک شهوت قدرت تبدیل شده و این تلخ ترین واقعیت صنعت خودرو است. این شهوت دامن همه را گرفته است. چه مذهبی ها و چه غیرمذهبی ها؛ چه اصولگراها و چه اصلاح طلب ها؛ چه یقه آخوندی ها و چه کراواتی ها. همه اسیر این شهوت شده اند. چرا که اگر افراد به دنبال موفقیت صنعت خودرو بودند و نه منافع شخصی صرف، در گوشی های شان این تعداد شماره سیاسیون و نظارتی ها را ذخیره نمی کردند. دیگر بخش قابل توجهی از وقت شان را صرف تیم سازی و لابی با این افراد نمی کردند. به همین خاطر است طی چند دهه اخیر تاکنون خودروسازی در ایران به کوفه 72 ملت تبدیل شده است. گروه های مختلف سیاسی و باندی با لیدرهای مشخص و افراد دمدمی مزاج قدرت طلب. لیدرهایی که اسم شان را همه می دانند و مشی مدیریتی شان یک بار تجربه شده است و مریدانی که اسم شان را باید نوکر گذاشت. مریدانی که با ابزار تملق برای خود و همسران خود پست های مدیریتی می گیرند.
حال با مشخص شدن رئیس جمهور سیزدهم، شهوت پرستان خودروسازی دست به کار شده اند. دیوانه وار مشغول لابی با افراد مختلف از دستگاه های حاکمیتی، نظارتی و نماینده مجلس هستند تا قدرت را در اختیار بگیرند و یا حفظ کنند. درجه شهوت قدرت در برخی از این افراد به قدری عیان است که شهره عام و خاص هستند. این افراد همه جا هستند و به شدت مشغول. از داخل ستاد گرفته تا فرسنگ ها دورتر و در درون کانون قدرت خودروسازی. البته ناگفته نماند همه مدعی خدمت هستند. همه مدعی رشد و صنعت خودرو هستند. همه دلسوز، مدافع منافع ملی و مسلمان هستند. قطعا قضاوت در خصوص نیت این افراد کار انسان نیست.
این شهوت پرستان چه کسانی هستند؟ نیت شان از تلاش برای رسیدن به قدرت چیست؟ آیا به دنبال شهوت خود هستند یا واقعا دغدغه شان توسعه صنعت خودرو است؟ بررسی ها نشان می دهد که سه گروه در حال حاضر در تصاحب خودروسازی در دولت سیزدهم هستند؛ سواران، جاماندگان و دورافتادگان. گروه اول افرادی هستند که به لطف دولت دوازدهم بر سر کار هستند و اینک به دنبال قدرت در دولت سیزدهم که مشی سیاسی ش 180 درجه با دولت قبل متفاوت است. از منظر بسیاری از این تکنوکرات ها مهم قدرت است و نه اصول و مبانی. گروه دوم افرادی هستند که به دلایل مختلف سیاسی، شخصی و … نتوانستند خود را به حلقه اصلی حاکم بر خودروسازی برسانند و از قافله جامانده اند. حال با تغییر دولت فرصت را برای برگشتن به عرصه مناسب دیده اند. البته ظاهرا همه جاماندگان به دنبال برگشتن به قدرت نیستند. برخی از اینان علت حضور خود را اصول ارزشی و به همین دلیل ناقد وضع موجود هستند. گروه آخر نیز دورافتادگان هستند. مدیران باسابقه و متخصصی که به دلایل واهی از قدرت دور انداخته شده اند. برخی به خاطر انتقادهای کارشناسی و برخی دیگر نیز به دلیل مبارزه با فساد یا تنزیل رتبه یافتند و یا از وابسته گان شان انتقام گرفته شد.
مرتضی مصطفوی، دکترا اقتصاد و کارشناس اقتصادسیاسی صنعت خودرو
برچسب ها :ابراهیم رئیسی ، انتخابات 1400 ، خودروسازی ، دولت سیزدهم ، فساد ، کارشناس خودرو ، مرتضی مصطفوی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
شهوت قدرت !!!!
سواران بر خرمراد که در ۸ سال گذشته با رانت و توصیه فامیل دور و یقه بسته و انگشتر عقیق و لطف دوربین ، و افتتاح طرح ها و پروژه های نمایشی و اخذ تاییدیه از کمیته امداد تا بهزیستی ، بر سرکار بوده اند و چوب حراج به اموال و دارایی ها زده ، بهتر است خود را برای یک خداحافظی آبرومندانه و طلب حلالیت از افرادی که در این ایام ناجوانمردانه حرمتشان شکسته شده است آماده نمایند. جناب م با اعتماد کامل به برادران ب و تیم امنیتی به همین سرنوشت بدی گرفتار شده است اما به عنوان یک فرد خودرویی مایل به سقوط ایشان و غرق شدن در شهوت و قدرت فنا پذیر نیستم امیدوارم که در زمان باقی مانده از رویه خود دست کشیده و از تخریب و تهمت دست برداشته و به عاقبت بخیری خود بیاندیشد.
هرچند تا سالها شرکت خودروسازی متاثر از سوئ مدیریت ایشان خواهد بود و مشکلات ناشی از ده ها هزار میلیارد تومان ضرر و بیش از چند ده هزار خودرو کف را نمی توان براحتی جبران نمود وضعیت اسفناکی که هر لحظه ادامه این وضعیت خسران بیشتری را متوجه صنعت و بازار خودرو خواهد نمود.
امیدوارم پایان دولت دوازدهم پایانی بر نابسامانی صنعت خودرو باشد.
جناب م قبله رو عوض کرد نمایندگان ایشون در ستادهای مختلف حضور دارند و تمام تلاش رو برای بقا می کنم.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 3 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 3