خصوصیسازی یا «تسلیم کامل دولت»؟
به گزارش خط بازار؛ سجادی پناه : چطور حاکمیت اقتصادی ایران آرامآرام از دست دولت خارج شد
سه دهه خصوصیسازی در ایران، نه بار دولت را کم کرد و نه اقتصاد را رقابتیتر. داراییها رفت، اما قدرت اقتصادی دولت هم همراهش دود شد و به هوا رفت. آنچه باقی ماند شبکههایی است که نه خصوصیاند، نه دولتی، و نه هرگز پاسخگو.
۱) خصوصیسازیِ بدون بازار، یعنی واگذاریِ بدون عقلانیت
بیشتر واگذاریها نصیب نهادهای شبهدولتی، صندوقها و مجموعههای متصل به آنها شد؛ جایی که نه شفافیت وجود داشت، نه رقابت. دولت دارایی را تحویل داد، اما بحرانها، بدهیها و مطالبه مردم همچنان روی میز دولت باقی ماند.
۲) بازار آزاد؟ خیر؛ «بازار امتیاز»
بهجای رقابت، یک «زیستبوم امتیاز» ساخته شد. از قیمتگذاری تا واردات و صادرات، همهچیز زیر سایه روابط، رانت و فشارهای بیرونی مدیریت شد. اقتصاد ایران تبدیل شد به میدان توزیع امتیاز، نه محل تولید ارزش.
۳) ابزارهای حکمرانی یکییکی از دست رفت
بانکها، بیمهها، فولاد، پتروشیمی و مخابرات قرار بود بازوی دولت در توسعه باشند؛ اما امروز دولت برای اعمال سیاست، باید با همین مجموعهها چانه بزند. سیاستگذاری جای خودش را به التماس و مذاکره داد.
۴) دولت در محاصره منافع تازهقدرتگرفته
این نهادهای تازهثروتمند، فقط بازیگر اقتصادی نماندند؛ در رسانه، قانونگذاری، بودجه و انتصابات هم نفوذ کردند. دولت نهتنها قدرت مداخله ندارد، بلکه گاهی مجبور است مسیر آنها را دنبال کند.
اینجا همان جایی است که حاکمیت اقتصادی رسماً گروگان گرفته میشود.
۵) حکمرانی تبدیل شد به آتشنشانی
وقتی ابزار از دست برود، دولت هر روز باید بحران خاموش کند:
بحران قیمت، بحران کارگری، بحران فساد، بحران بدهی، بحران بانکی.
خصوصیسازی قرار بود دولت را سبک کند؛ اما نتیجه این شد که دولت به واحد «واکنش سریع به بحران» تبدیل شد.
خصوصیسازی واقعی انتقال مالکیت همراه با قواعد بازار است؛ اما آنچه در ایران رخ داد، واگذاری اقتدار بود، نه واگذاری دارایی. دولتی که ابزار ندارد، نمیتواند فرمانده اقتصاد باشد.
اگر مسیر اصلاح نشود، نه دولت میماند، نه بازار بلکه فقط شبکههایی می ماند که هر روز قدرتمندتر میشوند.
منبع: بولتن نیوز
خصوصیسازی در صنعت خودروسازی ایران سالهاست بهعنوان نسخه نجات معرفی میشود؛ اما واقعیت چیزی جز تغییر نام مالکیت روی کاغذ نبوده است. شرکتهایی که باید رقابتیتر، چابکتر و پاسخگوتر میشدند، عملاً فقط از زیر بار نظارت دولتی به دامان شبهخصوصیها و هلدینگهای وابسته منتقل شدند. نه ساختار مدیریتی اصلاح شد، نه فرآیند تولید بهروز شد، و نه کیفیت خودروها افزایش پیدا کرد.
آقای خط بازار. اون موقع که بر طبل قطعهساز پرحاشیه میکوبیدی که ایرانخودرو نیاز به خصوصیسازی داره و درد و غم اینهمه کارگر که عمرشون و جوونیشون رو پای ایرانخودرو گذاشته بودن رو فراموش نمیکنیم. حالا تحویل بگیر. تخم دو زرده خصوصیسازی، کارگر ناراضی، زمین زدن صنعت قطعهسازی و ۲۰۷ با قیمت هیوندای ۲۰۲۵ با دلار جلوتر از بازار.
از خصوصی سازی ایرانخودرو یادتون رفت نام ببرید
-بعد از 6 ماه 130 همت زیان انباشته
-به جای چابک سازی افزایش چارت و ساختار سازمانی که همه از تعجب انگشت به دهان ماندند که اتوبوس کروز قراره بیاد یا کشتی کروز قراره مسافراشو خالی کنه تو ایرانخودرو.
-افزایش کیفیت هم که کاملا مشهوده خروجی نداشتند کروزیون و فقط به فکر واردات قطعه و مونتاژ کاری هستند ( در تازه ترین اقدا م قراره ایرانخودرو و گروه بهمن به صورت مشترک محصولی به نام اینووی تولید کنند اونم با داخلی سازی مثلا 70 درصد، چرایی موضوع هم بر کسی پوشیده نیست.
-افزایش قیمت خودرو هر چند ماه یکبار