جنگ اوکراین و نقشه راه روسیه برای دریای سیاه

تلاش روسیه برای تبدیل شدن به نیروی غالب در دریای سیاه، عنصری حیاتی در استراتژی این کشور برای بازپس‌گیری جایگاه خود به‌عنوان یک قدرت بزرگ است.
کد خبر : 120425
تاریخ انتشار :چهارشنبه 29 مرداد 1404 - 14:34

به گزارش خط بازار؛ حمله روسیه به اوکراین و سایر همسایگان، دریای سیاه را به مرز استراتژیک اوراسیا تبدیل کرده است. روسیه جریان انرژی، مواد غذایی و سایر کالاها را مختل، میلیون‌ها نفر را مجبور به مهاجرت و ناامنی را نه تنها در اوکراین بلکه در سراسر منطقه دریای سیاه تشدید کرده است. این اقدامات بخشی از استراتژی بزرگ و بلندمدت‌تر است. روسیه تنها به دنبال سلطه بر اوکراین نیست؛ بلکه می‌خواهد هر یک از پنج کشور دیگر حاشیه دریای سیاه – و همچنین مولداوی که با رومانی و اوکراین هم‌مرز است – را زیر سلطه منافع خود درآورد تا بتواند حق وتو بر تصمیمات این کشورها اعمال کند. مسکو همچنین قصد دارد از دریای سیاه به‌عنوان سکویی برای گسترش قدرت و نفوذ خود در خاورمیانه، مدیترانه و قفقاز استفاده کند.

چرایی اهمیت دریای سیاه برای روسیه

تلاش روسیه برای تبدیل شدن به نیروی غالب در دریای سیاه، عنصری حیاتی در استراتژی این کشور برای بازپس‌گیری جایگاه خود به‌عنوان یک قدرت بزرگ است. کرملین معتقد است که ناتوانی‌اش در این زمینه، روسیه را در معرض نفوذ غرب قرار می‌دهد، توانایی این بازیگر در تاثیرگذاری بر مناطق همجوار را کاهش و صادرات کالاهایی را که برای اقتصاد روسیه حیاتی است مختل می‌کند. ترکیه بزرگ‌ترین مانع در مسیر اهداف روسیه است، زیرا تنها کشور حاشیه دریای سیاه محسوب می شود که روسیه به‌طور تاریخی بر آن تسلط نداشته و عضو ناتو است. با این حال، حتی پس از پایان جنگ سرد، کرملین نفوذ قابل توجهی در فضای دریایی بلغارستان، گرجستان، مولداوی، رومانی و اوکراین حفظ کرده بود.

در دهه‌های اخیر، این کشور تلاش کرده تا سایر بازیگران را از طریق ترکیبی از ترغیب و اجبار بیش از پیش به مسکو وابسته سازد. افزایش حضور روسیه در دریای سیاه همچنین در مرکز برنامه چنددهه‌ای پوتین برای احیای قدرت دریایی کشور قرار دارد. مدرن‌سازی نیروی دریایی دریای سیاه فعلا در اولویت است. پوتین همچنین مرزهای بین‌المللی شناخته‌شده را نادیده گرفته تا بخش گسترده‌ای از سواحل دریای سیاه را تصرف کند، از جمله قلمروی آبخازیا در گرجستان در سال ۲۰۰۸، منطقه کریمه در اوکراین در سال ۲۰۱۴ و بخش اوکراینی ساحل دریای آزوف در سال ۲۰۲۲. اگرچه اوکراین مانع از تصرف تمام سواحل دریای سیاه خود توسط روسیه شده، مسکو مین‌های دریایی مستقر کرده و بنادر اوکراین را محاصره و بمباران کرده تا دسترسی اوکراین به دریا را قطع کرده و حضور دیگر نیروی دریایی را به حداقل برساند.

اهرم‌های مسکو

در حالی که جهان بر نبرد روسیه و اوکراین متمرکز شده، مسکو اغلب این اهداف را به‌طور پنهانی پیش می‌برد؛ جنگ را طولانی‌تر کرده، تحریم‌ها را دور می‌زند، بازارها را مختل می‌سازد و نفوذ خود را در خاورمیانه و شمال آفریقا افزایش می‌دهد. سایر رهبران کلیدی باید با کشورهای حاشیه دریای سیاه همکاری کنند تا منطقه‌ای مقاوم‌تر در برابر فشار روسیه بسازند. امروزه، دریای سیاه به مرکز اصلی تجارت انرژی روسیه تبدیل شد: نفت و فرآورده‌های نفتی روسیه بخش عمده‌ای از محموله‌های خروجی از نووروسیسک، بزرگ‌ترین بندر روسیه و حوزه دریای سیاه و پنجمین بندر بزرگ اروپا را تشکیل می‌دهند. باقی مسیرهای لوله‌کشی گاز به سمت غرب نیز از زیر دریای سیاه به ترکیه و سپس به جنوب شرقی اروپا ادامه می‌یابند. این دریا برای کشاورزی روسیه نیز حیاتی است: روسیه تقریبا تمام صادرات غلات و بخش قابل‌توجهی از کود و سایر محصولات کشاورزی خود را از طریق بندرهای این منطقه انجام می‌دهد. این جریان‌ها به مسکو اجازه می‌دهد درآمد خود را افزایش دهد، بازارهای جدید ایجاد کند، سیستم‌های تجاری کمتر وابسته به دلار آمریکا برقرار نماید و در کشورهای دریافت‌کننده نفوذ پیدا کند.

روسیه اکنون از طیف گسترده‌ای از تاکتیک‌های مداخله برای سوق دادن کشورهای ساحلی دریای سیاه به سوی خود استفاده می‌کند. اما کمپین‌های نظامی تنها راهی نیست که روسیه برای تسلط بر منطقه دریای سیاه بدان متوسل می شود. کرملین اغلب از اطلاعات نادرست برای متقاعد کردن جمعیت کشورهای پساکمونیستی جهت هم‌سو شدن با روسیه در برابر آنچه کرملین «نخبگان طرفدار غرب» می‌نامد، استفاده کرده و به مردم ناراضی از ناکامی‌های دولت‌هایشان رجوع می‌کند. مسکو همچنین از احزاب سیاسی طرفدار روسیه حمایت کرده، در انتخابات دخالت کرده و تلاش دارد تا علیه مقامات مستقر کودتا انجام دهد.

8888 ak5293

سلاح خاموش روسیه

از نظر تاریخی، روسیه از وابستگی بلغارستان، مولداوی و اوکراین به انرژی روسیه برای نفوذ بر نخبگان هر کشور بهره برده است. مسکو چندین بار قبل از حمله اولیه خود در سال ۲۰۱۴، ترانزیت گاز از طریق اوکراین به اروپا را قطع کرده و در سال ۲۰۲۲ صادرات به بلغارستان و اوایل سال ۲۰۲۵ عرضه گاز به مولداوی را متوقف کرده است. این کشور جریان‌های غذایی را نیز محدود کرده؛ برای نمونه، صادرات گندم به گرجستان را ممنوع یا صادرات شراب مولداوی به روسیه را محدود کرده است. دخالت روسیه همچنین به حوزه فرهنگی نیز کشیده شده: کلیسای ارتدوکس روسیه از همتایان خود در خارج می‌خواهد با فرهنگ غربی «شیطانی» یا «روشن‌فکرانه» مبارزه کنند. کرملین همچنین از جاسوسی و خرابکاری برای بی‌ثبات کردن این جوامع بهره می‌برد.

حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ هم تلاش‌هایش برای تسلط بر دریای سیاه را سرعت بخشید و هم مزایای زیرساخت‌هایی را که پیشتر برای تثبیت کنترل ایجاد کرده بود، آشکار کرد. توانایی مسکو در اخلال در ترافیک دریایی جریان‌های انرژی منطقه‌ای را مختل کرده: اگرچه صادرات گاز روسیه به بلغارستان، رومانی و اوکراین از فوریه ۲۰۲۲ به شدت کاهش یافته، صادرات آن به گرجستان و ترکیه به‌طور قابل توجهی افزایش یافته است، زیرا هر یک از این کشورها از پیوستن به تحریم‌ها علیه روسیه خودداری کرده‌اند. ترکیه به بزرگ‌ترین خریدار محصولات نفتی تصفیه‌شده روسیه در جهان تبدیل شده است. بسیاری از این واردات در گرجستان و ترکیه با برچسب جدید صادر شده و سپس دوباره صادر می‌شوند تا از تحریم واردات اتحادیه اروپا دور بمانند.

دریا همچنین به منطقه اصلی برای «ناوگان سایه» روسیه شامل کشتی‌های ثبت‌نشده تبدیل شده است که برای دور زدن تحریم‌های غرب از آن استفاده می‌شود. روسیه از دسترسی به دریای سیاه برای اخلال در مسیر رقبا در حوزه کشاورزی بهره برده است. دیمیتری مدودف، رئیس جمهوری سابق روسیه غذا را «سلاح خاموش» روسیه می‌نامد. کرملین محصولات کشاورزی اوکراین را به سرقت برده و زمین‌های کشاورزی، زیرساخت‌ها و بنادر اوکراین را بمباران کرده تا منبع اصلی درآمد کیف را کاهش دهد و بازارهای جدیدی برای مسکو ایجاد کند.

مسکو با دسترسی به بازارهای کلیدی غلات به ضرر اوکراین، توانسته نفوذ خود را در این حوزه تقویت کند، اما به‌کارگیری قدرت کشاورزی‌اش باعث تشدید تنش‌ها با کشورهای دریافت‌کننده شده است. هرچند مسکو توانسته از طریق دریا تحریم‌ها را دور بزند، درآمد کسب کند و به فناوری‌های حیاتی دسترسی پیدا کند، اما این تلاش مستلزم طراحی طرح‌های پیچیده و ناکارآمد تجاری و حمل‌ونقل بوده و برخی کشورهای حاشیه دریای سیاه نیز به دنبال منابع انرژی جایگزین رفته‌اند.

معادلات پیچیده روسیه با ترکیه و قفقاز

موفقیت اوکراین در محروم کردن روسیه از کنترل دریایی و وارد کردن خسارت سنگین به ناوگان دریای سیاه، نفوذ مسکو در مناطق مجاور را کاهش داده است. تصمیم ترکیه به بستن تنگه‌های خود به روی ناوهای نظامی روسیه، همین نتیجه را داشت. آنکارا روابط پیچیده‌ای با مسکو دارد: ترکیه شریک تجاری مهم و خریدار نفت روسیه و مسیر عبور اصلی گاز روسیه است. با این حال، تصمیم آنکارا به بستن تنگه‌های ترکیه نه تنها توانایی مسکو برای جنگ دریایی علیه اوکراین را محدود کرد، بلکه مانع از استفاده روسیه از دریای سیاه برای نمایش قدرت دریایی در مدیترانه و خاورمیانه شد.

مسکو همچنان بازیگر مهمی در قفقاز جنوبی است اما نقش هژمون منطقه‌ای خود را از دست داده؛ ترکیه اکنون نقش منطقه‌ای بسیار مهم‌تری نسبت به قبل از ۲۰۲۲ دارد. در این میان سیاست‌گذاران که به دنبال بهره‌برداری از سابقه مسکو در دریای سیاه هستند، با چند چالش مواجه‌اند. کشورهای پساکمونیستی منطقه همچنان با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند و این باعث آسیب‌پذیری‌شان در برابر نفوذ روسیه می‌شود. پایان برنامه‌های کمک خارجی آمریکا در اوکراین و دیگر کشورهای منطقه که برای مقابله با فساد، حمایت از رسانه‌های مستقل و ترویج توسعه اقتصادی، بهداشت و حاکمیت خوب طراحی شده بود، خلائی ایجاد کرده که تنها متحدان اتحادیه اروپا و ناتو می‌توانند پر کنند. در این میان اتحادیه اروپا و ناتو هر یک استراتژی‌های جدیدی برای منطقه ارائه کرده‌اند، اما هر دو در اجرا با موانع مواجه‌اند. از همین رو به باور ناظران کرملین تا زمانی که بازیگران بین‌المللی درک نکنند که مبارزه برای اوکراین همچنین مبارزه برای آینده دریای سیاه است، به تلاش‌ها ادامه خواهند داد.

منبع: تجارت نیوز

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

css.php