به گزارش خط بازار در یادداشتی که حسن کریمی سنجری – کارشناس صنعت خودرو – در اختیار پیشرانه قرار داده، آمده است: در این تردیدی وجود ندارد که با توجه به فشارهایی که بر اقتصاد ایران وارد شده و محدودیتهایی که تحریمها به وجود آوردهاند، توجه به توان داخلی و تلاش برای استفاده حداکثری از ظرفیتها، باید به عنوان یک اولویت مورد توجه قرار گیرد اما آنچه که در دل این اولویت اهمیت پیدا میکند، نحوه توجه به تولید و برنامه ریزی در رابطه با آن است.
هرچند بر اساس آمارهای رسمی میزان تولید خودرو در کشور در سال گذشته در قیاس با سال ۹۸، افزایش پیدا کرده اما باید این سوال را بپرسیم که صرف ثبت این آمار آیا به ما در بهبود شرایط کمکی کرده است؟ در مسائلی مانند رشد فعالیتهای صنعتی، ما باید توجهی جدی به تولید سودآور خودرو داشته باشیم، زیرا هر تولیدی لزوما سودآور نیست و اگر شرایط برای آن فراهم نشود، حتی میتواند به ضرر این صنعت تمام شود.
در واقع ما باید اینطور هدف گذاری کنیم که رسالت خودروسازان و قطعه سازان، تولی سودآور باشد اما سیاستهای اجرایی موجود در این حوزه باعث شده مقدمات چنین اتفاقی عملا فراهم نشود. نگاهی به نرخ تورم در سالها و ماههای گذشته نشان میدهد که روند افزایش قیمتها نه تنها متوقف نشده که حتی با سرعت بیشتری ادامه پیدا کرده است. در چنین شرایطی قطعا هزینه مواد خام، مواد نیمه ساخته و هزینههای جاری تولید افزایش پیدا میکند و تاثیر خود را بر خودروسازان و قطعه سازان میگذارد.
در چنین شرایطی اگر بناست تولید رشد کند، باید مقدمات لازم برای سودآوری تولیدکنندگان فراهم شود. در ایران با توجه به اینکه خودروسازان بزرگ از سوی دولت اداره میشوند و دولت اصرار دارد که همچنان قیمت گذاری دستوری را ادامه دهد، میبینیم که در نهایت افزایش قیمتها هیچ تناسبی با نرخ تورم ندارد و از اینرو تولید و افزایش تولید به معنی افزایش زیان است. نگاهی به وضعیت مالی خودروسازان نشان میدهد که این شرکتها با زیان انباشته گسترده مواجه هستند و حتی مجبور شدهاند برای به دست آوردن نقدینگی لازم، داراییهای خود را به فروش بگذارند و با این وجود وقتی تولید سودآور خودرو در دستور کار نیست، عملا نقدینگی در گردش جدیدی وارد مجموعه نمیشود.
اگر خودروسازان دولتی را کنار بگذاریم نیز شرایط برای قطعه سازانی که بسیاری از آنها از سوی بخش خصوصی اداره میشوند دشوارتر میشود. زیرا فشار مالی بر خودروساز به معنی دشوار شدن پرداخت به قطعه سازان است و این موضوع کل صنعت خودرو را تحت فشار قرار میدهد. دولت به جای اصلاح اساسی شرایط، وقتی اوضاع دشوار میشود یک تسهیلات یا منابع اعتباری جدید در اختیار خودروسازان قرار میدهد و با توجه به اینکه مقدمات تولیدسودآور فراهم نیست، این کمکها نیز راه به جایی نمیبرند.
از طرف دیگر در بحث پشتیبانی از تولید، هیچ تمرکزی وجود ندارد. یعنی ما از سویی با سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان مواجهیم که تناقض در فعالیتش حتی در نامش نیز خود را نشان میدهد. از سوی دیگر تعداد زیادی از نهادهای دولتی و حاکمیتی نیز در این رابطه تصمیمگیری میکنند که با توجه به عدم تمرکز و متفاوت بودن نوع نگاه، بسیاری از طرحهایشان در تضاد و تناقض با یکدیگر قرار دارند و در نهایت کار را دشوار میکنند.
در کنار آن، تولید نیاز به آرامش و ثبات دارد. ما در حوزه مواد اولیه و برخی قطعات، هنوز واردکننده هستیم و تلاطمهای دائمی نرخ ارز باعث میشود تولیدکننده حتی میزان بودجه موردنیاز برای واردات مواد اولیه و سپس هزینه نهایی تولید را نتواند محاسبه کند و همین موضوع در عمل کار را دشوار میکند. اینکه دولت برای حل مشکلات کلان اقتصادی خود در بازار ارز نرخها را دستکاری کند قطعا به ضرر تولیدکنندگان خواهد بود و ما در حوزه خودرو نیز این موضوع را میبینیم. از این رو به نظر میرسد در صنعت خودرو، تاکید برای سودآور شدن تولید بیشترین اهمیت را دارد و در غیر این صورت صرف برنامه ریزی برای افزایش تولیدات، آن هم در شرایطی که سودی در کار نیست، تنها به افزایش زیان و پیچیدهتر شدن مشکلات منجر خواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0