اجاره پیادهرو به قیمت خانه؛ ماجرای تجارت موزائیکهای تهران چیست؟
به گزارش خط بازار؛ بهای اجاره چند موزائیک در خیابانهای پرتردد تهران برای دستفروشی حدود ۳۰ میلیون آب میخورد؛ البته این موزائیکها سهم تمامی دستفروشها نیست مگر آنهایی که دستهای پشت پرده را میشناسند. هرچند میگویند مغازهدارها موزائیکهای جلوی مغازهشان را اجاره میدهند اما هنوز تکلیف موزائیکهایی که جلوی هیچ مغازهای نیست مشخص نشده؛ بنظر میرسد تهران با رونق تجارتی سیاه روبهروست که مستقیما با نظم شهری و افزایش نرخ بیکاری و تورم گره خورده.
دستفروشی نه شغلی جدید در ایران است و نه نخستین بار است که بخشهایی از پیادهروهای تهران اجاره داده میشود؛ اما بهایی که این روزها در برنامههای آنلاین خرید و فروش، برای این فضاها مطرح شده همسطح اجاره یک خانه مسکونی است. همزمان با این روند، دستفروشی رونق بیشتری گرفته، شهر آشفتهتر شده و خبر نزاع میان ماموران و دستفروشها در سراسر ایران به شکلهای مختلف به گوش میرسد. هر یک از این مسائل چرایی خاص خود را دارند؛ از افزایش تقاضا که به عرضه بیشتر انجامیده تا کاهش ظرفیت پایتخت که این روزها با عنوان سومین شهر نزاعخیز جهان شناخته میشود جای تامل دارد.
چرا دستفروشی در ایران رونق دارد؟
نرخ بیکاری تا تابستان ۱۴۰۴ حدود ۷.۳ درصد اعلام شده. با وجود آنکه گفته میشود این آمار نسبت به سالهای گذشته روندی کاهشی داشته، به نظر میرسد برخی جزئیات اثرگذار از نگاه دور مانده که بهطور مستقیم با روی آوردن افراد به بازار دستفروشی همراستاست.
نخست باید به این نکته اشاره کرد که آمار اعلامشده تنها شامل افرادی میشود که در سن کار هستند، آمادگی اشتغال دارند، بهصورت فعالانه به دنبال کار میگردند اما شغل مناسبی پیدا نکردهاند؛ بنابراین افرادی که از یافتن شغل مناسب ناامید شدهاند، در این آمار لحاظ نمیشوند.
از سوی دیگر، باید به افزایش تورم اشاره کرد که بهطور مستقیم با ناکافی بودن درآمد حاصل از یک شغل پیوند خورده. در آبانماه ۱۴۰۴، نرخ تورم سالانه خانوارهای کشور به ۴۰.۴ درصد رسید که نسبت به ماه قبل ۱.۵ واحد درصد افزایش یافته بود؛ این بدان معناست که حقوقی که در ابتدای سال افزایش یافته بود، دیگر پاسخگوی هزینههای زندگی نیست.
در نتیجه، بسیاری از افراد شاغل برای تامین معاش ناچار به روی آوردن به شغل دوم میشوند. بر اساس گزارش بهار ۱۴۰۴ مرکز آمار، ۶.۶ درصد از شاغلان ۱۵ساله و بالاتر دچار اشتغال ناقص بودهاند؛ به این معنا که کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار کردهاند اما در جستوجوی کار بیشتر بودهاند. در مقابل، ۴۰.۱ درصد از شاغلان بیش از ۴۹ ساعت در هفته کار کردهاند اما همچنان از وضعیت مالی خود راضی نیستند بنابراین به سراغ شغلی دیگر میروند. اما این افراد به دنبال چه نوع شغلی هستند؟ برخی از آنها، اگر خودرویی داشته باشند، به فعالیت در تاکسیهای اینترنتی روی میآورند و در غیر این صورت به سراغ دستفروشی میروند؛ مگر آنکه خوششانس باشند و بتوانند شغلی مازاد و همراستا با حرفه خود پیدا کنند؛ در همین نقطه است که دستفروشی رونق میگیرد.
حمید حاجیاسماعیلی، فعال کارگری، در این باره میگوید: «کارمندان، کارگران و حتی بازنشستگان اگر شغلی رسمی پیدا نکنند، معمولا در فعالیتهای غیررسمی مانند رانندگی، حملونقل و دلالی برای خود کاری دستوپا میکنند.» نکته حائز اهمیت آن است که به گفته او، این افراد پس از مدتی فعالیت در شغل دوم، برای مثال در تاکسیهای اینترنتی، تمایل بیشتری پیدا میکنند که آن را بهعنوان شغل دائمی خود انتخاب کنند و ترجیح میدهند به سمت این نوع مشاغل بروند.
این در حالی است که به زعم برخی جامعهشناسان، از جمله حسین ایمانی جاجرمی، «بسیاری از دستفروشان تحصیلکرده هستند و ممکن است شغل خود را از دست داده باشند و بخش عمدهای از طبقه متوسط دچار فقر شدهاند.» این اظهارنظر در شرایطی مطرح میشود که گزارشهای مرکز آمار در تابستان ۱۴۰۴ نشان میدهد حدود ۴۰ درصد از بیکاران کشور دارای تحصیلات دانشگاهی هستند.
ماجرای اجاره موزائیکهای تهران چیست؟
بحث اجاره معابر سالهاست که مطرح میشود. در سال ۹۸، حجت نظری، عضو شورای شهر تهران، اعلام کرد: «گاهی گفته میشود که معابر را به شهروندان برای دستفروشی اجاره میدهند.» هرچند او تاکید کرد که این اقدام جرم است، اما بهکار بردن واژه گاهی برای شهری که در هر چند وجب آن یک دستفروش حضور دارد، عجیب به نظر میرسد. از سوی دیگر، او به این نکته اشاره کرد که مشخص نیست این منافع اقتصادی نامشروع توسط چه کسانی مدیریت میشود.
این ماجرا در تهران ادامهدار بوده و پیش از سال ۹۸ نیز وجود داشته اما از جایی دوباره مورد توجه قرار گرفت که بررسیها نشان داد معابر تهران بهصورت موزائیکی در برنامههای خرید و فروش آنلاین آگهی میشوند. ماجرا از این قرار است که دستفروشان به ازای تعداد موزائیکهایی که بر روی آن بساط میکنند، باید مبلغی پرداخت کنند. این مبلغ چقدر است؟ برای مثال، اجاره ماهانه سه متر فضا از ۲۱ میلیون تومان به بالا عنوان شده که تقریبا با اجاره یک واحد مسکونی در بخشهای مرکزی تهران برابری میکند. نکته قابل توجه آن است که دقیقا مانند یک معامله معمولی، برای این فضا ودیعه نیز در نظر گرفته میشود که از ۱۰۰ میلیون تومان به بالا برآورد شده است. بهعنوان نمونه، در محدوده عبدلآباد، فضای مقابل یک مغازه با ۱۰۰ میلیون تومان پیش و اجاره ماهانه ۱۸ میلیون تومان آگهی شده است. نکته تاملبرانگیز دیگر این است که در سال ۹۸ قیمت هر موزائیک در تهران ۵۰ هزار تومان بود؛ بنابراین به نظر میرسد حتی معابر تهران نیز دچار تورم شدهاند.
در واکنش به این نوع معاملات، مجتبی اقوامیپناه، مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل تهران، گفت: «برخی از مغازهدارها که تعدادشان کم است، در پلتفرمهای داخلی آگهی تبلیغاتی میزنند و پیادهراه مقابل مغازه خودشان را با قیمتهای بالا به دستفروشها اجاره میدهند.» با پذیرش این فرض که برخی مغازهدارها مرتکب این جرم میشوند، این پرسش مطرح است که تکلیف معابری که مقابل هیچ مغازهای قرار ندارند چه میشود و این موزائیکها توسط چه کسانی اجاره داده میشوند؟
لیلا، یکی از دستفروشان محوطه مترو، در گفتوگو با فرارو میگوید: «روزی ۵۰۰ هزار تومان دریافت میکنند. نمیدانیم چه کسانی هستند، اما اگر پشتشان گرم نبود، آیا میتوانستند با وانت به سراغمان بیایند و تمام اجناسمان را بار بزنند؟» او درباره مغازهای که با فاصله ۱۰۰ تا ۲۰۰ متری از بساطش قرار دارد، توضیح میدهد: «از او برق و آب میگیریم و پولش را پرداخت میکنیم، اما برای اجاره اینجا از ما پولی دریافت نمیکند.»
در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که مسئول ساماندهی معابر شهری چه نهادی است؟ با توجه به اینکه نزاع و درگیری میان دستفروشان و ماموران شهرداری هر از چندگاهی گزارش میشود، به نظر میرسد مسئولیت این موضوع بر عهده شهرداری است. از همین رو لیلا میگوید: «مامور شهرداری هستند. وقتی اولین بار اجناسم را بردند، از طریق شهرداری ردشان را گرفتم.» اما آیا این ماموران شهرداری هستند که معابر تهران را به دستفروشان اجاره میدهند؟
علیاصغر قائمی، عضو شورای شهر تهران، در پاسخ به این پرسش میگوید: «من نمیگویم حرف دستفروشان واقعیت ندارد، اما این موضوع قابل اثبات نیست و بنابراین مسیر قانونی هم برای پیگیری آن وجود ندارد. با این حال، این واقعیت تلخی است که وجود دارد.» در دورههای مختلف نیز مشابه چنین صحبتهایی مطرح شده بود. برای مثال، در سال ۱۴۰۲، مهدی اقراریان، عضو شورای شهر تهران، گفت: «بر اساس گزارشات واصله، برخی عوامل شهرداری رشوه میگیرند تا سد معبر جمعآوری نشود. دو سال است که این موضوع را مطرح میکنیم، اما خروجی آن چه بوده است؟»
با تهران بیپیادهرو چه کنیم؟
تهران ۲۰ هزار دستفروش دارند، آنها همه جا هستند؛ از واگنهای مترو گرفته تا پل عابر پیاده. اما، برخی خیابانها، آنهایی که تردد بیشتری دارند، مناسبترین فضا برای دستفروشان خواهند بود چراکه در چنین فضایی فروشی بیشتر دارند؛ خیابانهایی مثل ولیعصر، زیر پل بعثت، حوالی پارک لاله، خیابان انقلاب، میدان شوش و بسیاری دیگر از معابر پرتردد؛ معابری که روزانه ۱۴ میلیون نفر را روی دوش خود حس میکند.
برای این وضعیت، شهرداری، با اعزام نیروها و ماموران خود سعی دارد اوضاع را به سامان کند. اما نتیجه چیست؟ در بسیاری از موارد دستفروش و مامور ناراضی به خانه باز میگردند و کارشان به نزاع کشیده میشود. در واقع در سومین شهر نزاعخیز جهان، یعنی تهران، یکی از پرتکرارترین دعواها همین درگیری میان مامور و دستفروش است. هر دو آنها هم حق دارند. مامور به فکر نظم شهری است و دستفروش به فکر سیر کردن شکم فرزندانش. جاجرمی در این مورد میگوید: «مشکل این است که اقتصاد غیررسمی در نظام قانونی ما به رسمیت شناخته نشده است.»
اما این تمام مساله نیست. شهر تهران، ظرفیت جمعیتی که اکنون در آن حاضر هستند را ندارند. بنابراین نه تنها در بخش معابر و ساماندهی و ایجاد شغل برای تمامی افراد در مانده بلکه برا تامین آب، برق و حتی ناوگان حمل و نقل دچار مشکل است. همانطور که خیابانهای تهران ظرفیت تحمل میلیونها خودرو را ندارد، معابر تهران هم ظرفیت این جمعیت را ندارد؛ حال وقتی دستفروشها بخشی از این پیادهرو را تصرف میکنند، وضع از آنی که بود هم بدتر میشود.
منبع: فرارو